۲۲ نتیجه برای کولیوند
حسن درویش، پیرحسین کولیوند، بهناز کرمانی،
دوره ۲، شماره ۳ - ( ضميمه تابستان مجله شفاي خاتم ۲ - ۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: موفقیتهای چشمگیر سازمانهایی با حداقل منابع از یکسو و شکست سازمانهایی با منابع باارزش از سوی دیگر، بیانگر نقش قابل توجه عوامل معنوی و ذهنی در عملکرد سازمان است. فرهنگ سازمانی تمام جنبههای نگرشها و رفتارهای فردی را تحت تأثیر قرار میدهد. هدف از انجام این مطالعه بررسی رابطۀ فرهنگ سازمانی با درگیری شغلی کارکنان، به عنوان یک متغیر مهم انگیزشی، در بیمارستان خاتم الانبیای تهران بود. مواد و روشها: یک مطالعۀ مقطعی بین ۱۶۴۵ نفر از کارکنان بیمارستان خاتم الانبیای تهران در سال ۱۳۹۳ انجام شد. تعداد نمونه از طریق فرمول کوکران ۳۱۲ نفر تعیین گردید. یافتهها: دادههای ما یک فرهنگ سازمانی قوی و درگیری شغلی بالایی را در این بیمارستان نشان داد. یک ارتباط معنیداری بین درگیری شغلی و عوامل مختلف فرهنگ سازمانی(بجز ویژگیهای غالب) مشاهده گردید. نتیجه گیری: متغیرهای فردی، سازمانی و محیطی میزان موفقیت و درگیری شغلی کارکنان را تحت تأثیر قرار میدهند. بهبود درگیری شغلی منجر به کارایی بیشتر میشود و از طریق شناخت مؤلفههای مرتبط مانند فرهنگ سازمانی و ارزشهای فرهنگی دست یابی به اهداف سازمانی را تسهیل مینماید. مدیران باید تلاش نمایند با ایجاد فضای مناسب و تقویت فرهنگ سازمانی عملکرد سازمان را بهبود بخشند.
حسن درویش، پیرحسین کولیوند، رضا رسولی، حسن مبارکی،
دوره ۲، شماره ۳ - ( ضميمه تابستان مجله شفاي خاتم ۲ - ۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: امروزه در محیط متغیر، سازمانها تلاش می کنند توسط روش برنامه ریزی استراتژیک به اهداف بلند مدت دست یابند. این روش معمولاً با تحلیل عوامل محیطی داخلی و خارجی آغاز میگردد و با ارزیابی و اجرای سازماندهی شده به طور مناسب خاتمه مییابد. از آنجایی که مأموریتها، اهداف، فرصتها، تهدیدات و نقاط ضعف و قوت هر سازمان با سازمانهای دیگر متفاوت میباشد، جزئیات روند برنامهریزی و استراتژی باید برای هر سازمان به صورت جداگانه مشخص گردد. هدف تحقیق حاضر طراحی و ایجاد یک مدل برنامه ریزی استراتژیک برای بیمارستان خاتم الانبیاء میباشد. مواد و روشها: برای دستیابی به اهداف ذکر شده، روش دلفی که یک روش تحقیق کیفی است، برای اجرای این بررسی انتخاب شده است. گروه دلفی متشکل از ۲۰ نفر از افراد صاحب نظر در زمینۀ برنامه ریزی استراتژیک، مدیران و سرپرستان بیمارستانهای خصوصی تهران است. یافتهها: مدل نهایی برنامه ریزی استراتژیک بیمارستان خاتم الانبیاء با ۱۲ مؤلفه پس از ۴ دور دلفی طراحی گردید. بیشترین نکات قابل توجه مدل جدید، افزودن دو مؤلفۀ کارت امتیازی متوازن و ترسیم نقشۀ استراتژیک به منظور ایجاد پیوند بین تدوین و اجرای استراتژی میباشد. نتیجهگیری: این مدل دستیابی به اهداف یک برنامهی استراتژیک را در بیمارستانهای خصوصی تسهیل میکند.
حسن درویش، بهناز کرمانی، پیرحسین کولیوند،
دوره ۲، شماره ۳ - ( ضميمه تابستان مجله شفاي خاتم ۲ - ۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: امروزه سازمانها و موسسات پیچیده بدون برنامهریزی دقیق و انتخاب روش مناسب امکان ادامۀ حیات ندارند، که این امر مستلزم شناخت صحیح موقعیت سازمان است. تحلیل عملکردی، این سازمانها را قادر میسازد که استراتژیهایی را به اجرا درآورند که نقاط قوت داخلی را تقویت کنند و موانع و ضعفهای داخلی را کاهش دهند یا برطرف کنند. لذا هدف از انجام این بررسی، تحلیل محیط درونی بیمارستان خاتم الانبیاء بر مبنای مدل شناخت سازمانی وایزبورد به منظور ارتقای فعالیتهای بیمارستان است. مواد و روشها: این پژوهش مقطعی و توصیفی -کاربردی در بیمارستان خاتم الانبیای تهران در سال ۱۳۹۳ انجام شده است. دادهها با استفاده از پرسشنامۀ استاندارد شناخت سازمان و مدل شش بعدی وایزبورد گردآوری شدند. بررسی بر روی ۳۱۲ نفر از ۱۶۴۵ نفر کارکنان بیمارستان خاتم الانبیای تهران انجام گردید. تحلیل دادهها با استفاده از نسخۀ ۱۹ نرم افزار SPSS، آمارهای توصیفی و آزمون t یک دامنه انجام شد. یافتهها: نتایج حاکی از ارتباط معنیدار مثبتی بین ابعاد مختلف بود. بین ابعاد داخلی، مؤلفۀ پاداش بیشترین امتیاز و هدفگذاری سازمانی کمترین امتیاز را داشتند. نتیجه گیری: از نظر گستردگی و پیچیدگی، هیچ سازمانی مشابه یک بیمارستان نیست. از این رو، انجام پژوهش ادواری، به منظور شناخت بهتر سازمان، اخذ تصمیمات صحیح و در راستای بهبود عملکرد و ارتقاء کارایی بیمارستان توصیه میگردد. اتخاذ تصمیمات مؤثر بدون یک بررسی اجمالی صحیح غیرممکن است.
لیلا بیان، فاطمه علی پور، پیرحسین کولیوند، سمانه سادات دستغیب،
دوره ۲، شماره ۴ - ( پاييز - ۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: بازاریابی عصبی یک علم میان رشتهای است که به سرعت در تحقیقات شناخت مصرف کننده در سراسر جهان در حال ظهور میباشد. به علاوه رشتهای خلاقانه در تحقیقات بازاریابی به حساب میآید که مدل بازاریابی سنتی را به منظور بهبود درک فرایند مربوط به رفتار خرید به چالش میکشاند. بازاریابی عصبی روشی است که به بررسی فرایند تصمیم گیری مشتری جهت خرید میپردازد. براساس مفهوم بازاریابی در خصوص این فرایند، تصمیم گیریهای خرید مشتری به عنوان یک رویکرد دو سیستمی مطرح میشود. سیستم ۱ فرایندی اتوماتیک و سریع میباشد و در مقابل، تصمیمات اتخاذ شده توسط سیستم ۲ تعمدی، با استدلال آگاهانه و آهسته صورت میگیرند. در مبحث شناخت رفتار مصرف کننده، این فرایندها به طور دایم تصمیمات خرید را هدایت میکنند. علاوه بر این بازاریابی عصبی ترکیبی از حداقل سه رشتۀ علوم پایه شامل علوم اعصاب، علم اقتصاد رفتاری و روانشناسی اجتماعی میباشد. هدف از نگارش این مقالۀ مروری، بررسی جنبههای مختلفی از علوم اعصاب بود که در بازاریابی عصبی مورد استفاده قرار میگیرند. سیگنالهای بدن و مغز انسان در درک منشاء و عملکردهای مقیاسهای بازاریابی عصبی حائز اهمیت میباشند. مقیاسهای متساطع از بدن شامل حالات چهره، حرکات چشم، پلک زدن، بازتاب یکه خوردن، پاسخهای رفتاری، فعالیتهای الکترودرمال، ضربان قلب، فشار خون، اتساع مردمک و تنفس میباشند. سیگنالهای مغز انسان توسط میزان اکسیژن رسانی خون، انتشار پوزیترون، میدانهای الکتریکی و میدانهای مغناطیسی مورد بررسی قرار میگیرند. نتیجه گیری: درک عملکردهای اولیۀ مغز انسان در بررسی رفتارهای خرید مصرف کننده بسیار ضروری میباشد.
بهناز کرمانی، حسن درویش، سید علی اکبر احمدی، اکرم بنی اسدی، پیر حسین کولیوند،
دوره ۳، شماره ۳ - ( ضميمه تابستان مجله شفاي خاتم ۱ - ۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه: توانایی برقراری ارتباط برای افراد مشغول به کار در نظام سلامت، بهویژه پرستاران بسیار مهم است. موانع ارتباطی بین کادر درمان، کار گروهی را مختل میکند و به ایمنی و کیفیت مراقبت پایینتر منجر میشود. هدف از این مطالعه بررسی همبستگی بین مهارتهای ارتباطی پرستاران و ارتباطی استاندارد بود. مواد و روشها: این یک مطالعۀ توصیفی است و در سال ۱۳۹۲ انجام شده بود. جامعۀ پژوهش کارکنان پرستاری مجتمع حضرت رسول اکرم بود. پرستاران واجد شرایط به طور تصادفی انتخاب شدند. دو پرسشنامه برای جمعآوری اطلاعات دربارۀ مهارتهای ارتباطی بین فردی و ابزار ارتباطی استاندارد SBAR و اطلاعات جمعیتشناختی استفاده شد. یافتهها: کمتر از ۴۵% پرستاران مهارتهای ارتباطی خوب داشتند و کمتر از ۵۰% پرستاران از نکات ارتباطی استاندارد استفاده کرده بودند. یک همبستگی معنیدار بین مهارتهای بین فردی و استانداردهای ارتباطی و نیز مهارتهای فردی با وضعیت، پیشینه، ارزیابی و توصیه وجود داشت. نتیجهگیری: بهبود مهارتهای ارتباطی و ارتباط استاندارد، هماهنگی بین کادر درمان و ارائۀ اطلاعات در مورد سابقه و وضعیت بیمار را افزایش میدهد. علاوه بر این کاهش احتمال خطاها و نادیده گرفتن اطلاعات، بهرهوری را بهبود، نارضایتی را کاهش و ارائۀ مراقبت مطلوب را بهبود میبخشد.
بهناز کرمانی، مهدی غرسی، بهروز قنبری، علی سرابی آسیابر، پژمان عاطفی منش، اکرم بنی اسدی، پیرحسین کولیوند،
دوره ۳، شماره ۳ - ( ضميمه تابستان مجله شفاي خاتم ۱ - ۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه: کمبود منابع و استفادۀ بهینه از منابع در دسترس از جمله چالشهای پیش روی مدیریت بیمارستان میباشند. مدت اقامت یکی از اجزاء اساسی عملکرد بیمارستان است. هدف از این مطالعه تعیین ارتباط بین سطوح مراقبت از بیماران و مدت اقامت در بیمارستان بود. مواد و روشها: این یک مطالعۀ توصیفی تحلیلی -مقطعی بود. اطلاعات علمی با استفاده از منابع کتابخانهای، مقالات اینترنتی و پایان نامههای مرتبط جمعآوری شد و دادههای مربوط به متغیرها، متوسط اقامت و نیاز برای مراقبت بیماران با استفاده از فرمهای گزارش پرستاری و پروندۀ بیمار از ۲۰۴ مورد در مجتمع حضرت رسول، تهران، ایران در سال ۹۱ گردآوری شده است. یافتهها: تفاوت معنیداری بین متوسط اقامت در بخشهای مختلف وجود دارد. سطح مراقبت مورد نیاز با متوسط مدت اقامت همبستگی قوی و معنیداری داشت. جنس، سن و وضعیت تأهل اثر معنیداری بر متوسط مدت اقامت نداشتند. نتیجهگیری: اگرچه عملکرد کلی بیمارستان به دلیل نیاز برای مراقبت بیمار مطلوب و مناسب بود، با افزایش سطوح مراقبت از بیمار میتوان پیشرفت بزرگی را به دست آورد.
پیرحسین کولیوند، آزاده نظری مهین، ربابه جعفری،
دوره ۳، شماره ۳ - ( ضميمه تابستان مجله شفاي خاتم ۱ - ۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه: درد مزمن آزاردهنده است و این ممکن است باعث کاهش آستانۀ تحمل بیمار شود. بیماران مبتلا به درد مزمن، علایم روانشناختی معنیداری را تجربه میکنند. این مطالعه بهمنظور بررسی اثربخشی درمان شناختی -رفتاری بر کاهش شدت درد در بیماران مبتلا به درد مزمن انجام شد. مواد و روشها: ۳۰ بیمار با تشخیص درد مزمن به دو گروه شامل ۱۴ مرد و ۱۶ زن تقسیم شدند. پرسشنامۀ ارزیابی شدت درد برای جمعآوری دادهها مورد استفاده قرار گرفت، پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری هر دو گروه کنترل و آزمایش تکمیل گردید. درمان شناختی -رفتاری در طی ۸ جلسه انجام شد. یافتهها: این مطالعه نشان داد که میانگین نمرات شدت درد در پسآزمون در مقایسه با مقادیر پیشآزمون کاهش معنیداری داشت. نتیجهگیری: نتایج ما نشان داد که درمان شناختی -رفتاری بر کاهش شدت درد در بیماران مبتلا به درد مزمن مؤثر است.
پیرحسین کولیوند، آزاده نظری مهین، ربابه جعفری،
دوره ۳، شماره ۳ - ( ضميمه تابستان مجله شفاي خاتم ۱ - ۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه: درد مزمن یک مشکل بهداشتی در سرتاسر جهان بدون هیچگونه درمان مناسب است. سازگاری مؤثر با درد نیازمند انطباق همه جانبه از طریق تمام جنبههای زندگی بیمار است. عوامل روانشناختی برای تجربۀ درد مزمن مهم هستند و میتواند اثرات محدودکنندۀ درد را به حداقل برساند. مواد و روشها: دو گروه آزمایش و کنترل، شامل ۱۵ نفر در میان بیماران با درد مزمن در بیمارستان خاتمالانبیاء انتخاب شدند. پرسشنامۀ پریشانی کسلر K۱۰ در ارزیابی پیش و پسآزمون استفاده شد. یافتهها: یک اختلاف معنیدار در سطوح پریشانی بین گروههای آزمایش و کنترل در ارزیابی پیش و پسآزمون مشاهده شد. مقدار میانگین پریشانی در گروه آزمایش در ارزیابی پسآزمون پایینتر از گروه کنترل بود. نتیجهگیری: درمان شناختی -رفتاری یک درمان مؤثر در کاهش پریشانی در بیماران مبتلا به درد مزمن است.
پیر حسین کولیوند، مریم علی حکمی، فاطمه اقبالی، زهرا منجمد، فرشاد شریفی،
دوره ۳، شماره ۳ - ( ضميمه تابستان مجله شفاي خاتم ۱ - ۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه: آموزش بیمار یکی از نقشهای مهم و مسئولیتهای مستقل پرستاران میباشد که نیاز به توجه ویژه دارد. رضایتمندی بیمار یکی از معیارهای مهم در تعیین کیفیت مراقبتهای بهداشتی است. در میان عناصر مختلف، آموزش بیمار نقش بسیار مهمی در رضایتمندی بیمار ایفاء میکند. این مطالعه بهمنظور تعیین رضایتمندی بیمار از کیفیت آموزش بیمار در بیمارستان خاتمالانبیاء انجام شد. مواد و روشها: این پژوهش یک مطالعۀ توصیفی -مقطعی میباشد که ۵۹۵ بیمار از همۀ بخشها (بجز اورژانس و درمانگاه) در بیمارستان خاتمالانبیاء در سال ۱۳۹۴ انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامۀ رضایت بیماران از کیفیت آموزش بیمار بود و آنالیز دادهها از طریق آمار توصیفی و استنباطی از قبیل کای اسکوئر پیرسون انجام شد. یافتهها: بیشتر بیماران (۹۲/۲%) سطح بالایی از رضایت را نسبت به کیفیت آموزش بیمار داشتند. هیچ ارتباطی بین رضایتمندی بیمار و جنس، سن و همچنین سطح آموزش وجود نداشت. با این وجود یک همبستگی مثبت بین بخشهایی که بیماران بستری بودند و رضایتمندی بیمار مشاهده شد. بالاترین سطح رضایتمندی (۱۰۰%) توسط بیماران بستری شده در بخش زنان و زایمان گزارش شد. نتیجهگیری: دادهها نشان دادند که رضایتمندی بیمار از کیفیت آموزش بیمار ممکن است یک شاخص با ارزش برای تعیین کیفیت خدمات در میان بخشهای مختلف در یک بیمارستان باشد.
محمدعلی سرلک، پیرحسین کولیوند،
دوره ۴، شماره ۱ - ( زمستان - ۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه: تئوری ترومای سازمانی شاید یکی از جدید ترین تئوریها در عرصههای رفتار سازمانی و مدیریت باشد که با هدف اثرات جانبی روحی و جسمی ترومای سازمانی برای فرد و گروه در یک سازمان بررسی میشود. هدف از این مطالعه بررسی اثرات ترومای سازمانی بر مهارتهای کارکنان مشغول به کار در بیمارستان خاتمالانبیاء، تهران، ایران بود. مواد و روشها: پرسشنامههای ترومای سازمانی و PLS استفاده شد. اثرات این تروما بر مهارتهای مختلف کارکنان بیمارستان بررسی شد. یافتهها: دادههای ما نشان داد یک همبستگی معنیداری بین ترومای سازمانی و مهارتهای کارکنان در درجههای مختلف وجود دارد. نتیجهگیری: ترومای سازمانی میتواند مهارتهای کارکنان در محل کار را کاهش دهد. اگر این تروما برای یک دورۀ طولانی طول بکشد، آن میتواند روی بهرهوری سازمان تأثیر بگذارد.
فرشته دادفر، محبوبه دادفر، پیرحسین کولیوند،
دوره ۴، شماره ۱ - ( زمستان - ۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه: ناباروری یک بحران شخصی است. روشهای مختلف کمک باروری در درمان ناباروری وجود دارد. به طور قابلتوجهی اضطراب و استرس در زوجهای نابارور نشان داده شده است. این مطالعه، برای مقایسۀ تعداد و شدت عوامل استرسزا در زوجهای نابارور تحت درمان تلقیح داخل رحمی، تحت درمان تلقیح درون سیتو پلاسمی اسپرم و زوج های نابارور بدون درمان (گروه کنترل) انجام شد. مواد و روشها: سی و هفت زوج نابارور تحت درمان تلقیح داخل رحمی، تحت درمان تلقیح درون سیتو پلاسمی اسپرم و بدون درمان به وسیلۀ نمونهگیری غیر تصادفی در دسترس از موارد پذیرفته شده در درمانگاه ناباروی رویان انتخاب شدند. آنها پرسشنامه اطلاعات جمعیتشناختی و مقیاس عوامل استرسزا را تکمیل کردند. یافتهها: نتایج نشان داد که هیچ رابطۀ معنیداری بین مدت ناباروری با تعداد و شدت عوامل استرسزا وجود نداشت. بین تعداد و شدت عوامل استرسزا با عوامل ناباروری تفاوت معنیداری وجود نداشت. همچنین تفاوت معنیداری در تعداد و شدت عوامل استرسزا بین مرد و زن وجود نداشت. هیچ تفاوتی در تعداد و شدت عوامل استرسزا بین گروه تلقیح داخل رحمی، گروه تلقیح درون سیتو پلاسمی اسپرم و گروه کنترل نبود. دادهها نشان داد که یک تفاوت قابلتوجهی در تعداد عوامل استرسزا با گروه درمان تلقیح داخل رحمی همچنین در تعداد عوامل استرسزا بین گروه تلقیح داخل رحمی و تلقیح درون سیتوپلاسمی اسپرم با گروه کنترل وجود دارد. یافتهها نشان داد تفاوت معنیداری بین گروههای تلقیح داخل رحمی و تلقیح درون سیتوپلاسمی اسپرم با گروه کنترل در تعداد و شدت استرس وجود داشت. نتیجهگیری: تلقیح داخل رحمی و تلقیح درون سیتوپلاسمی اسپرم به عنوان روشهای کمک باروری میتوانند پر استرس باشند. برنامهریزی طولانیمدت خدمات بهداشت روان برای زوجهای نابارور، شناسایی زوجهای در معرض خطر، متقاعد کردن زوجها برای مراجعه بهمنظور ارزیابی روانشناختی، روان درمانی توسط روانشناسان بالینی و دارو درمانی به وسیلۀ روانپزشکان پیشنهاد میشود.
نصراله نصرحیدرآبادی، رضا صفدری، مرجان قاضی سعیدی، آرش رحمان، لاله حاکمی، پیرحسین کولیوند، مبین شاطریان،
دوره ۴، شماره ۳ - ( تابستان - ۱۳۹۵ )
چکیده
مقدمه: در بسیاری از شرایط پزشکی درد یک علامت بزرگ است و به طور قابل ملاحظهای با تغییر کیفیت زندگی و همچنین عملکرد کلی فرد در ارتباط است. درد یکی از مشکلات اصلی در بیماران آسیب نخاعی است. آسیب نخاعی یکی از علل درد مزمن است که از تغییرات موقت یا دایمی رخ داده در عملکرد نخاع ناشی میشود. تصادفات، جراحات جنگی و آسیبهای ورزشی دلایل اصلی هستند. سیستم پشتیبان تصمیمگیری بالینی، اطلاعات و دانش افراد متخصص را برای پزشکان، متخصصان سلامت، بیماران و همچنین دیگر افراد به طور هوشمندانه غربال میکند و در زمان مناسب این دانش را برای ارایۀ درمان و مراقبتهای بهداشتی کارآمدتر بیان میکند. سیستمهای خودکار اطلاعات سلامت، دادهها و اطلاعات را جهت پشتیبانی یکپارچه از فرایندهای تصمیمگیری مدیریتی جمعآوری میکنند. نتیجهگیری: سیستمهای مبتنی بر کاغذ برای ارزیابیهای بالینی تکراری بیماران آسیب نخاعی مناسب نیستند. طراحی و پیاده سازی سیستمهای خودکار برای جمعآوری اطلاعات مدیریت درد و دستیار پزشک برای تصمیمگیری پزشکی جهت تشخیص درد در بیماران آسیب نخاعی بسیار مؤثر میباشد. این سیستم ممکن است از تکنیکهای مختلف هوش مصنوعی از جمله شبکههای بیزی، شبکۀ عصبی مصنوعی، درختان تصمیم و منطق فازی استفاده کند.
آرزو اسحق آبادی، پیرحسین کولیوند، هادی کاظمی،
دوره ۵، شماره ۲ - ( بهار - ۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه: طراحی رنگ محیط، شامل تمام سطوح و وسایل داخلی از نور و رنگ تا نما و فضای داخل، زیباییشناسی و کارآمدی است. طراحی رنگ میتواند در روند درمان و کارآمدی نقش بازی کند. با توجه به اینکه یک اصل کلی و ساده برای طراحی رنگ محیط وجود ندارد، این مقاله جهت کمک به تکمیل طراحی رنگ بهمنظور رسیدگی به بسیاری از پرسشها، برخی اصول را مطرح میکند. اگر طراحی رنگ محیط با دقت و برنامهریزی صورت بگیرد میتواند حس سلامت را در محیطهای درمانی که بیماران برای مدت طولانی بستری هستند ایجاد کند. برای به دست آوردن شرایط مطلوب در بیمارستانها، ما به سود بردن از همۀ علم موجود نیاز داریم. نتیجهگیری: طراحی رنگ تأثیر مستقیمی بر روحیۀ افراد دارد. رنگهای روشن، لطیف و ملایم باید استفاده شود و از رنگهای غمانگیز و تند باید اجتناب شود. استفاده از ترکیبی از رنگ با نور مناسب برای همۀ مراجعین بیمارستان بهمنظور جهتیابی و پیدا کردن مسیرشان ضروری به نظر میرسد. این مخصوصاً در بیماران مسن که یک بخش عمده از جمعیت بیمارستان هستند و برای دورههای طولانی مدت بستری هستند مهم است. معلولان و افراد با مشکلات روانی وقتی داخل یک فضای بسته با رنگهای قوی مانند نارنجی و قرمز احاطه شدهاند بهشدت احساس خطر میکنند. برای کودکان و نوجوانان، نورپردازی و طراحی رنگ خوب میتواند یک مکان کمتر شبیه سازمان و بیشتر خوشایند و تماشایی بسازد. برای کارکنان بیمارستان، طراحی رنگ مناسب و نورپردازی میتواند یک محیط مناسب برای کار مؤثر با روح خوشحال ایجاد کند.
محمد کاظم بیغمی، محمد علی سرلک، پیرحسین کولیوند، علی اکبر احمدی،
دوره ۵، شماره ۲ - ( ضميمه بهار مجله شفاي خاتم ۱ - ۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه: پرداختن به کار و خانواده دو جنبۀ مهم از زندگی هر شخص است. سلامت جسمی و روحی به هماهنگی این دو جنبه بستگی دارد. بهویژه در جوامع امروزی که افراد ساعات طولانیتری را در محل کار میگذرانند، پرداختن به نقشهای مختلف در سایر جنبههای زندگی ازقبیل: خانواده، دوستان، جامعه، اوقات فراغت و غیره به دغدغۀ اصلی تبدیل شده است. پرستاران معمولاً به علت حجم کار بالا و استرس کار نمیتوانند نقش خود را در قبال خانوادشان ایفاء کنند. از سویی دیگر، پرستاران به علت مشکلات خانوادگی معمولاً نمیتوانند وظایفشان را در محیط کار پوشش دهند. این شرایط استرسزا نتایج شومی برای مراقبت بیمار در بیمارستانها ایجاد میکند. مواد و روشها: در این مطالعه با استفاده از مطالعات مرتبط و تحقیقات قبلی در این زمینه، ابتدا چارچوب مفهومی ارائه شد و سپس با استفاده از روش دلفی و نمونهگیری قضاوتی و زنجیرهای، الگوی مطالعه طراحی شد. یافتهها: چهار مرحلۀ دلفی انجام شد و سرانجام ابعاد متعدد و شاخصهای مربوط به توانمندسازهای تعادل کار –زندگی با توجه به مجلس خبرگان تدوین گردید. نتیجهگیری: این ابعاد شامل فردی، سازمانی و محیطی میشود.
پیرحسین کولیوند،
دوره ۵، شماره ۲ - ( ضميمه بهار مجله شفاي خاتم ۱ - ۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه: مدیریت امروزه از این واقعیت که حتی با اجرای مدیریت کیفیت و مهندسی مجدد، سازمانها قادر نخواهند بود به طور سیستماتیک اهداف متناقض را برآورده سازند، آگاه است. فلسفۀ مدیریت بهرهوری فراگیر، نه تنها اصول مدیریت بر مبنای اهداف، مدیریت کیفیت فراگیر و مهندسی مجدد را در بردارد، بلکه به مهمترین و بنیادیترین هدف جوامع مانند بهبود رفاه مادی و معنوی تکیه دارد. نتیجهگیری: بنابراین هدف از بهبود بهرهوری به حداکثر رسانیدن استفاده از منابع نیروی انسانی و تسهیلات به طریقۀ علمی، کاهش هزینههای تولید، گسترش بازارها، افزایش فرصتهای اشتغال، افزایش حقوق و بهبود معیارهای زندگی به جهت منفعت کارکنان، مدیران و مصرف کنندگان است. در نهایت بهبود بهرهوری منجر به افزایش فرصتهای اشتغال میشود.
راضیه موسوی، حسن الوداری، رضا رسولی، پیرحسین کولیوند،
دوره ۶، شماره ۳ - ( ضميمه تابستان مجله شفاي خاتم ۲ - ۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه: خطا تا زمانیکه عملکرد انسانها در یک محیط پیچیده صورت گیرد ممکن است رخ دهد و احتمال این امر در شرایط استرس و خستگی افزایش مییابد. سازمانها باید خطاها را به صورت کارآمد مدیریت کنند و احتمال وقوع خطا را کاهش دهند. خطاهای درمانی یکی از مهمترین تهدیدات پزشکی در تمام دنیاست. هدف از پژوهش حاضر ارائه مدلی برای کنترل خطاهای پزشکی، قدمی در جهت کاهش بروز خطا در بیمارستان و پیشگیری از بروز مجدد این خطاها بود. مواد و روشها: رویکرد ترکیبی از روشهای کیفی و کمی بود. در مرحله اول نتایج تجزیه و تحلیل دادهها منجر به ایجاد نظریه داده بنیان در حوزه کنترل خطای پزشکی گردید. در مرحله دوم تحقیق آزمون وجود رابطه بین متغیرها انجام شد. یافتهها: عوامل فردی، مدیریتی و سازمانی و همچنین عوامل مرتبط با بیمار و خانواده، عوامل مرتبط با بروز خطاها و ارتباطات بین فردی مدیران و پرسنل تأثیر معنیداری بر کنترل خطای پزشکی دارند. نتیجهگیری: اثربخشی مدل طراحی شده مورد تأیید قرار گرفت. این مدل میتواند گام مؤثری در جهت کاهش بروز خطاها در بیمارستان باشد.
مینو رزم پوش، خسرو رمضانی، علیرضا مارد پور، پیر حسین کولیوند،
دوره ۷، شماره ۱ - ( زمستان - ۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه: روانشناسی مثبت نگر، در کنار ترمیم آسیبها، به سمت بهینه ساختن کیفیت زندگی گام بر میدارد. کیفیت زندگی پرستاران بسیار مهم است سطح بالایی از استرس کاری پرستاران می تواند بر کیفیت زندگی آنها و درنتیجه کیفیت و کمیت مراقبت از بیمار تأثیر بگذارد. هدف از این پژوهش بررسی نقش خودکارآمدی و تابآوری در کیفیت زندگی پرستاران بود. مواد و روشها: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی -همبستگی بود. جامعه آماری پرستاران شاغل در تهران در سال ۱۳۹۶ -۱۳۹۵ بود. نمونه از ۲۰۰ نفر که به روش نمونهگیری تصادفی در دسترس انتخاب شدند، تشکیل شد. آزمودنیها پرسشنامههای کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی، خودکارآمدی شرر و پرسشنامه تابآوری کانر و دیویدسون را تکمیل کردند. یافتهها: خودکارآمدی به صورت معنیداری، به مقدار ۰/۲۶۶ کیفیت زندگی پرستاران بیمارستانهای تهران را افزایش میدهد. همچنین سهم متغیر تابآوری به صورت معنیداری (۰/۳۸۵) در پیشبینی کیفیت زندگی پرستاران در این شهر میباشد. خودکارآمدی و تابآوری نیز با هم میتوانند ۳۳/۶% از واریانس کیفیت زندگی پرستاران را تبیین کنند. نتیجهگیری: آموزش مهارتهای تابآوری و افزایش توانمندیهای روانشناختی بهخصوص خودکارآمدی، روشهای مؤثری برای بهبود کیفیت زندگی پرستاران میباشد.
مینو رزم پوش، خسرو رمضانی، علیرضا مارد پور، پیر حسین کولیوند،
دوره ۷، شماره ۱ - ( زمستان - ۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه: پرستاران به مداخلات روانشناختی مؤثر جهت بهبود کیفیت زندگی و ارتقاء تابآوری در برابر مشکلات حرفهای و اجتماعی نیازمندند. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی گروهدرمانی پذیرش و تعهد بر کیفیت زندگی و تابآوری پرستاران بود. مواد و روشها: این پژوهش یک مطالعه آزمایشی با استفاده از طرح پیشآزمون، پسآزمون با یک گروه گواه بود. جامعه آماری کلیه پرستاران شاغل در بیمارستان در ۲۲ مناطق مختلف تهران بود. از میان آها یک بیمارستان (خاتمالانبیاء) به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شد و سپس به صورت تصادفی ۴۰ پرستار انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش در ۱۲ جلسه گروهدرمانی مبتنی بر برنامه پذیرش و تعهد به مدت ۱۲ هفته شرکت کردند، در حالی که گروه گواه هیچ مداخلهای دریافت نکرد. بهمنظور جمعآوری دادهها پرسشنامۀ کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و پرسشنامۀ تابآوری کانر و دیویدسون مورد استفاده قرار گرفت. یافتهها: نتایج نشان داد که آموزش پذیرش و تعهد به طور معنیداری کیفیت زندگی آنها (۹/۱=F۱/۲۸؛ ۰/۰۰۵=P) و تابآوری (۱۲/۳=F۱/۲۸؛ ۰/۰۰۲=P) را بهبود میبخشد. در مرحله پیگیری این اثر به طور معنیداری بر کیفیت زندگی (۹/۹=F۱/۲۸؛ ۰/۰۰۴=P) و تابآوری (۱۳/۶۶=F۱/۲۸؛ ۰/۰۰۱=P) پرستاران ماندگار بوده است. نتیجهگیری: بهبود مهارتها با استفاده از آموزش پذیرش و تعهد میتواند بهعنوان یک روش ایدهآل برای افزایش تابآوری و بهبود کیفیت زندگی پرستاران مورد توجه قرار گیرد.
محمد یحیایی، سید علی اکبر احمدی، پیرحسین کولیوند، مجتبی رجب بیگی،
دوره ۷، شماره ۲ - ( بهار - ۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: BSC از بهترین و پرکاربردترین الگوها درارزیابی عملکرد بیمارستانهاست که از ۴ منظر به ارزیابی میپردازد و منظر یادگیری یکی از آنهاست. برای استفاده از این مدل باید یک الگوی مفهومی جهت تدوین مجموعهای از شاخصهای عملکرد در راستای اهداف راهبرد بیمارستان فراهم گردد. با توجه به استفاده از مدل EFQM در ارزیابی عملکرد بیمارستانها، این پژوهش با هدف بررسی نقش یادگیری در ارزیابی عملکرد بیمارستانهای شاهرود با به کارگیری معیارهای EFQM درتنظیم شاخصهای BSC انجام شد. مواد و روشها: این پژوهش از نوع تحقیقات پیمایشی است که در آن از شیوه نمونهگیری تصادفی ساده استفاده شد. جمعیت آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان شاغل و بیماران بستری در بیمارستانهای امام حسین (ع) و بهار شاهرود در سال ۹۷ میباشد.حجم نمونه در بیمارستان امام حسین (ع) ۷۰۰ نفر و بیمارستان بهار ۲۰۰ نفر میباشد. برای جمعآوری دادهها از طراحی ۴ پرسشنامه مجزا مبتنی بر مناظر چهارگانه BSC بر اساس معیارهای EFQM و پرسشنامه استاندارد سروکوال استفاده شد. روایی محتوایی پرسشنامهها نیز توسط ۱۱ نفر از خبرگان گروه اعتباربخشی بیمارستانها، اساتید دانشگاه وصاحبنظران مدیریت تأیید شد. دادههای جمعآوری شده به وسیله نرمافزارSPSS نسخه ۲۴ و اکسل تحلیل گردید. یافتهها: با بازنگری در مناظر BSC و ارتباط بین اهداف آنها، منظر مشتریان در بهترین سطح و به ترتیب مناظر فرایندها، مالی و رشد و یادگیری در پایینترین سطح قرار گرفتند. "افزایش رضایت کارکنان" و "تشویق نوآوری" بهعنوان زیربناییترین هدف و "رضایت بیماران از محیط فیزیکی" در بالاترین سطح نقشه راهبرد قرار گرفت. نتیجهگیری: این روش علاوه بر اینکه جنبهای جدید برای تعیین شا خصهای BSC به وجود آورد، به طور دقیق مشخص ساخت که سرمایهگذاری در حوزه رشد و یادگیری، بسیار با اهمیت است زیرا در نهایت این کارکنان هستند که بر فرایندها و نتایج سازمان تأثیر گذاشته و باعث تحقق اهداف سایر مناظر و دستیابی به چشمانداز بیمارستان میشوند. همچنین پیشنهاد میگردد مدیران بیمارستانها ازشاخصهای مشترک بین BSC و EFQM جهت تسهیل پیادهسازی اعتباربخشی در بیمارستانها استفاده نمایند.
پیرحسین کولیوند، وحید دهستانی، هادی کاظمی،
دوره ۹، شماره ۲ - ( بهار ۱۴۰۰ )
چکیده
مقدمه: بیماری کووید- ۱۹ (COVID-۱۹) که به علت سویه SARS-CoV-۲ ایجاد میشود، قدرت سرایتپذیری بالایی دارد که به دنبال آن در موراد حاد میتواند منجر به مرگ شود. در شرایط حاد این بیماری، کاهش اکسیژن خون منجر به شرایط هیپوکسمی میشود. در این شرایط مدیریت احیای اکسیژن با استفاده از ونتیلاسیون و اینتوبه بسیار ضروری میباشد. بهینهسازی و استانداردسازی مدیریت درمان، از طریق دادههای بالینی میتواند باعث بهبودکیفیت مراقبتها و همچنین بهبود وضعیت نهایی بیمار شود. مواد و روشها: در این مطالعه با استفاده از دادههای مقالات کارآزمایی های بالینی تصادفی شده و مطالعات مروری نظاممند و متا آنالیز، PICO هایی (جمعیت، مداخله، مقایسهکننده، نتیجه) جمعآوری گردید. همچنین از رویکرد GRADE برای ارزیابی کیفیت شواهد و قدرت تأثیرگذاری توصیههای مستخرج شده از مطالعات، استفاده شد. یافتهها: بر اساس شواهد موجود موارد زیر جهت بهبود حال بیماران توصیه میشود: ۱. استفاده از کورتیکواستروئیدهای سیستمیک در بیمارانی که به اکسیژن نیاز دارند و همچنین استفاده از ضدانعقادها در طول مدت بستری توصیه میشود. ۲. درمان آنتیبادی مونوکلونال (به عنوان مثال؛ آنتاگونیست گیرنده اینترلوکین ۶)، همراه با اکسیژن در بیماران مبتلا به نارسایی تنفسی به صورت مشروط توصیه میشود. ۳. هیدروکسی کلروکین همراه با لوپیناویر– ریتوناویر در بیماران با نارسایی تنفسی نباید استفاده شود. ۴. استفاده از آزیترومایسین، هیدروکسی کلروکین همراه با آزیترومایسین، کلشیسین و رمدسویر در بیمارانی که به ونتیلاسیون نیاز دارند به صورت مشروط توصیه میشود. ۵. تشخیص زود هنگام و شروع درمان بر سرعت بهبود حال بیمار تاثیر معنیداری دارد. نتیجهگیری: دستورالعمل درمانی برگرفته از ارزیابی کارآزماییهای بالینی، مطالعات مروری نظاممند و متا آنالیز میتواند نتیجه درمان بیماران مبتلا به کووید- ۱۹ را ارتقا دهد.