[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
اصول اخلاقی::
ثبت نام و اشتراک::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
::
نمایه شده در
    
    
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
Copyright Policies

AWT IMAGE

AWT IMAGE

..
Open Access Policy

نحوه دسترسی به تمام مقالات مجله بصورت زیر است:

Creative Commons License
..
ثبت شده در

AWT IMAGE

AWT IMAGE

..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
۲۷ نتیجه برای بیماری آلزایمر

فرشته صداقت،
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۲ )
چکیده

مقدمه: تلاش به منظور کشف دارو جهت درمان بیماری آلزایمر، نیاز شدید برای تشخیص زودرس بیماری در مراحل بسیار اولیه را به دنبال دارد. بدین ترتیب یافتن بیومارکرهایی که بتوانند کمک به تشخیص به هنگام این بیماری نموده و همچنین پاسخ بیماران به درمان را کنترل کنند، ضروری می باشد. بتا آمیلوئیدها به میزان بالایی در پلاک های آمیلوئید که یکی از اصلی ترین یافته های پاتولوژیک بیماری آلزایمر محسوب می شود، وجود دارند. بتا آمیلوئیدها توسط تمامی سلول های عصبی مرکزی و تقریباً تمام سلول های بافت های محیطی تولید می شوند. افزایش پلاسمایی بتا آمیلوئید در بیماران MCI که بعدها به بیماری آلزایمر دچار شدند، بعنوان یک بیومارکر بالقوه جهت تشخیص این گروه بیماران می تواند ذکر شود. نتیجه گیری: مجموعه مطالعات ژنتیکی، تصویری و بیوشیمیایی نمایانگر این هستند که افزایش بتا آمیلوئید در پلاسما یک یافته بسیار اولیه در ابتدای روند بیماری است و سال های زیاد قبل از شروع علائم بیماری آلزایمر AD وجود داشته و اختلال عملکرد سلولهای عصبی لازمه افزایش آن نیست. سوالی که باید پاسخ داده شود این است که آیا اندازه گیری سطح پلاسمایی بتا آمیلوئید در افراد سالم می تواند به عنوان فاکتور خطر ابتلا به بیماری آلزایمر مورد استفاده قرار گیرد؟


گلاره وکیل زاده،
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۲ )
چکیده

مقدمه: ملاتونین هورمون مترشحه از غده پینه آل مغز میانی و برخی بافت های محیطی است. فعالیت این هورمون از طریق اتصال به گیرنده  های متصل به G– پروتئین و فعال کردن مسیر های سیگنالینگ داخل سلولی صورت می گیرد. ملاتونین دارای عملکرد های متنوعی است که از مهمترین آنها می توان به تنظیم ریتم شبانه روزی بدن و کنترل خواب اشاره کرد. همچنین این هورمون قادر است از طریق فعالیت هایی نظیر خاصیت ضد التهابی و آنتی آپپتوتیک خود بر برخی بیماریهای عصبی نظیر آلزایمر، پارکینسون، هانتیگتون اثر حمایتی ایفا کند.  نتیجه گیری: مقاله حاضر به مرور مطالعات اخیر انجام شده در رابطه با اثرات ملاتونین بر روی بیماری های عصبی می پردازد.


شهناز بابایی آبراکی، سارا چاوشی نژاد،
دوره ۲، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۳۹۲ )
چکیده

مقدمه: بیماری آلزایمر شایع ترین بیماری وابسته به سن می باشد که با تجمع خارج سلولی پلاک های آمیلوئید بتا (Aβ) و نوروفیبریل های در هم تنیده ی داخل سلولی تائو هایپر فسفریله مشخص می شود. از آنجایی که Aβ یک مولکول مهم در پاتوژنز بیماری آلزایمر می باشد، در تداخل با جنبه های بسیاری از عملکرد میتوکندری از جمله عدم سوخت و ساز انرژی، تولید گونه های اکسیژن فعال (ROS) و تشکیل منافذ عبور می باشد. مطالعات اخیر نشان داده اند که Aβ به تدریج در ماتریکس میتوکندری تجمع یافته و ارتباط مستقیمی با سمیت میتوکندری دارد. شواهد قانع کننده ای نشان می دهند که میتوکندری یک اندامک بسیار مهم در تولید ROS بوده و استرس اکسیداتیو را با مرگ نورون ها و اختلال عملکرد عصبی مرتبط می نماید که نقش پاتوژنیک کلیدی استرس اکسیداتیو را در بیماری آلزایمر نشان می دهد. در این مرور ما به تغییرات میتوکندری و استرس اکسیداتیو در پاتوژنز بیماری آلزایمر می پردازیم. اثر متقابل بیماری آلزایمر با Aβ، اختلال عصبی و میتوکندریایی ایجاد شده توسط Aβ را بیان می نماید که منجر به اختلال در عملکرد سیناپسی و ناکارآمدی حافظه می شود. نتیجه گیری: مسدود نمودن تولید ROS می تواند یک راهکار درمانی برای بیماری آلزایمر باشد.


فاطمه علی پور، الهام محمدزاده، بهزاد خلاقی،
دوره ۲، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۳ )
چکیده

مقدمه: آپوپتوز نقش مهمی در تکامل طبیعی سیستم عصبی مرکزی بازی می‌کند. در حقیقت تنظیم نادرست آپوپتوز مکانیسم پاتوفیزیولوژی اصلی بسیاری از بیماری‌ها از جمله بیماری آلزایمر می‌باشد. هدف از این مطالعه بررسی نقش آپوپتوز در آسیب نورونی، طی بیماری آلزایمر می‌باشد. مواد و روش‌ها: آزمایش‌ها بر روی موش‌های صحرایی ویستار نر بالغ (۷-۶ ماهه) با وزن ۲۷۰-۲۳۰ گرم در دو گروه شم و استرپتوزوسین (STZ) انجام شد. حیوانات در گروه‌های شم و STZ به مدت دو روز به ترتیب نرمال سالین و STZ را به صورت تزریق درون بطنی دریافت نمودند. به منظور ارزیابی روند آپوپتوز نورونی، ۱۸، ۴۵ و ۹۰ روز بعد از تزریق STZ، تست تانل انجام شد. یافته‌ها: نتایج نشان دادند که میزان آپوپتوز در نواحی CA۱ و CA۳ هیپوکامپ به میزان چشمگیری در موش‌های صحرایی تیمار شده با STZ بعد از ۹۰ روز افزایش یافت. همچنین یک افزایش معنی‌داری در میانگین تعداد سلول‌های آپوپتوزی در موش‌های صحرایی تیمار شده با STZ بعد از ۹۰ روز در مقایسه با گروه شم هم سن خود در نواحی CA۱ و CA۳ مشاهده گردید. نتیجه‌گیری: تزریق درون بطنی STZ در موش‌های صحرایی منجر به آپوپتوز نورونی قابل ملاحظه‌ای در هیپوکامپ گردید.


شیما گلستانی، محمد امین عدالت منش، سید محمود حسینی،
دوره ۲، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۳ )
چکیده

مقدمه: تری متیل تین (TMT) به عنوان یک ترکیب نوروتوکسیک به خصوص در هیپوکامپ عمل می‌کند و در نتیجه موجب اختلالات شناختی و حافظه در انسان و حیوانات می‌شود. اثرات مفید والپروات سدیم (VPA) در عملکردهای شناختی مغز نیز پیشنهاد شده است. در مطالعۀ حاضر اثر VPA در نقایص یادگیری و حافظۀ ناشی از تری متیل تین در موش‏های صحرایی، با استفاده از ماز آبی موریس مورد بررسی قرار گرفت. مواد و روش‌ها: ۲۳ سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به گروه‏های کنترل، TMT و TMT+VPA تقسیم شدند. TMT به صورت تک دوز (۱۲ میلی‌گرم/کیلوگرم) در گروه‌های TMTو نیز TMT+VPA تزریق شد. حیوانات گروه TMT+VPA، ده میلی‌گرم/کیلوگرم VPA به صورت روزانه به مدت دو هفته دریافت کردند. سپس تست ماز آبی موریس برای همه گروه‌ها انجام شد. یافته‌ها: نتایج نشان داد مقیاس تأخیر و مسیر پیموده شده برای رسیدن به سکوی پنهان در گروه TMT به طور معنی‌داری بالاتر از گروه کنترل بود. درمان با ۱۰ میلی‌گرم/کیلوگرم از VPA، از افزایش زمان تأخیر و مسیر پیموده شده ناشی از TMT جلوگیری کرد. تفاوت معنی‌داری بین گروه TMT+VPA با گروه کنترل وجود نداشت. نتیجه‌گیری: نتایج مطالعۀ حاضر نشان داد که VPA از نقایص حافظۀ ناشی از TMT جلوگیری می‌کند. تحقیقات بیشتری جهت توضیح دادن مکانیسم فعالیت محافظت نورونی VPA در مدل TMT نیاز است.


شهناز بابایی آبراکی، سارا چاوشی نژاد،
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۳۹۳ )
چکیده

مقدمه: یک شیوع روز افزونی از بیماری آلزایمر وجود دارد. رسوب آمیلوئید بتا و سمیت عصبی یک نقش مؤثری را در بیماری آلزایمر ایفا می کنند. تصور می شود که استرس اکسیداتیو نقش اصلی را در بیماریی‏زایی دارد که منجر به تولید گونه‏های اکسیژن فعال و ایجاد آسیب‌هایی به ماکرومولکول‌ها در سلول‏های هدف می شود. گزارش شده است که فاکتور هسته‌ایی اریتروئید۲ مرتبط با فاکتور ۲ (Nrf۲) یک تنظیم کننده‎ی کلیدی سیستم‌های دفاعی قابل القای داخلی در بدن است و سطح بسیاری از آنتی اکسیدان‏ها مانند گلوتاتیون S-ترانسفراز را افزایش می‌دهد. در شرایط آسیب اکسیداتیو، Nrf۲ به هسته منتقل می‌شود و به عنصر پاسخ آنتی اکسیدان (ARE) متصل می شود و توالی را برای آغاز رونویسی از ژن‏های حفاظت کننده سلول افزایش می‌دهد. این مطالعه مروری بر مکانیسم‌های سلولی تنظیم Nrf۲ تمرکز می‌کند و در مورد ارتباط بین تنظیم Nrf۲ و بیماری آلزایمر بحث می‎نماید. نتیجه گیری: به طور کلی ما پیشنهاد می‌کنیم که فعال‌سازیNrf۲-ARE یک مسیر محافظت‌کننده نورونی جدید است که می تواند به عنوان یک استراتژی درمانی امید بخشی برای درمان اختلالات تحلیل برندۀ عصبی مانند بیماری آلزایمر در نظر گرفته شود.


یونس بازیار، سمانه رفیعی، علی حسینی، محمد امین عدالت منش،
دوره ۳، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۴ )
چکیده

مقدمه: بیماری آلزایمر یک اختلال تخریب‌کنندۀ عصبی غیرقابل بازگشت تدریجی است که در آن نورون‌ها به‌ویژه آن‌هایی که در منطقۀ حافظه هستند، آسیب می‌بینند و سبب افزایش سطح سایتوکاین‌هایی مانند فاکتور نکروز دهندۀ تومور آلفا می‌گردد. در مطالعه حاضر، ما اثر تمرین ورزشی استقامتی و تجویز مزمن اسید گالیک را بر سطح فاکتور نکروز دهندۀ تومور آلفا در هیپوکامپ موش‌ صحرایی در مدل بیماری آلزایمر در معرض قرار گرفته با تری متیل تین بررسی کردیم. مواد و روش‌ها: ۷۰ سر موش صحرایی مادۀ نژاد اسپراگ داولی به هفت گروه تقسیم شدند: ۱. کنترل ۲. بیماری آلزایمر ۳. اسید گالیک ۵۰ ۴. اسید گالیک ۱۰۰ ۵. تمرین ۶. تمرین و اسید گالیک ۵۰ ۷. تمرین و اسید گالیک ۱۰۰. به‌منظور القاء بیماری آلزایمر، تری متیل تین (۸ میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن) به‌صورت درون صفاقی به موش‌های صحرایی به گروه‌های ۲ تا ۷ تزریق گردید. موش‌های صحرایی در گروه‌های ۵، ۶ و ۷ یک برنامۀ ورزشی هشت هفته‌ای را روی یک تردمیل متحرک (با سرعت ۱۵ تا ۲۰ متر در دقیقه، شیب ۰% به مدت ۱۵ تا ۳۰ دقیقه در روز و ۵ روز در هفته) انجام دادند. حیوانات گروه‌های ۳ و ۶ در معرض ۵۰ میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن اسید گالیک و حیوانات گروه‌های ۴ و ۷ در معرض ۱۰۰ میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن اسید گالیک به‌صورت روزانه به مدت دو هفته قرار گرفتند. سپس سطح فاکتور نکروز دهندۀ تومور آلفا در هیپوکامپ اندازه‌گیری شد. یافتهها: یافته‌ها نشان دادند که سطح فاکتور نکروز دهندۀ تومور آلفا در هیپوکامپ در تمام گروه‌های آزمایش در مقایسه با گروه بیماری آلزایمر کاهش یافت. نتیجه‌گیری: یافته‌های ما نشان دادند که تمرین ورزشی استقامت، مصرف اسید گالیک و به‌کارگیری هم اسید گالیک و هم درمان مشترک با تمرین اثرات تعدیل گر ایمنی دارد و می‌تواند برای مهار آزادسازی سایتوکاین پس از مسمومیت با تری متیل تین استفاده گردد.


شکوفه عمرانی، راحله ژیانی، سمانه دولت آبادی،
دوره ۳، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۴ )
چکیده

مقدمه: تجمع بیش‌ازحد پپتید بتا آمیلوئید، جزء اصلی پلاک‌های پیری در بیماری آلزایمر، از طریق القای استرس اکسیداتیو باعث مرگ نورونی می‌گردد. گیاهان دارویی از خانواده نعناعیان دارای فعالیت آنتی‌اکسیدانی می‌باشند. به‌علاوه ویژگی‌های حفاظت عصبی گونه‌های دیگر این خانواده گزارش شده است. مواد و روش‌ها: قسمت‌های هوایی گیاهان با اتانول و آب با استفاده از روش ماسراسیون عصاره‌گیری شدند. فعالیت آنتی‌اکسیدانی عصاره توسط مهار رادیکال ۲،۲-دی فنیل-۱-پیکریل‌هیدرازیل ارزیابی گردید. سلول‌های PC۱۲، با غلظت‌های مختلف عصاره در محیط کشت یک ساعت قبل از انکوباسیون با پپتید بتا آمیلوئید انکوبه شدند. سمیت سلولی و نشانگرهای زیستی استرس اکسیداتیو ۲۴ ساعت پس از افزودن پپتید بتا آمیلوئید توسط سنجش MTT مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته‌ها: BHT در سه غلظت ۰/۰۱، ۰/۱ و ۱ میکروگرم بر میلی‌لیتر فعالیت ضد رادیکالی بالاتری نسبت به عصارۀ بادرشبو داشت. اگرچه در غلظت‌های بالاتر، عصاره گیاه یک فعالیت ضد رادیکالی بالاتری را نسبت به BHT نشان داد. عصاره گیاه در محدوده غلظت‌ ۱۰۰- ۰/۰۱ میکروگرم بر میلی‌لیتر هیچ اثر سمی‌ای را بر روی سلول‌های  PC۱۲ نشان نداد. عصاره گیاه در غلظت‌های ۱، ۱۰ و ۱۰۰ میکروگرم بر میلی‌لیتر سلول‌ها را در برابر سمیت بتا آمیلوئید محافظت نمودند و در غلظت ۱۰ میکروگرم بر میلی‌لیتر توانست از تغییرات نشانگرهای زیستی استرس اکسیداتیو القاء شده توسط بتا آمیلوئید جلوگیری نماید. نتیجه‌گیری: عصاره گیاه بادرشبو از سمیت پپتید بتا آمیلوئید از طریق مهار مسیرهای استرس اکسیداتیو جلوگیری می‌کند و شاید در درمان بیماری آلزایمر مفید باشد.


هدی پسندمژده، بهمن زینلی، هادی علیقلی، ایرج کاشانی رادگردی، سجاد سحاب نگاه، غلامرضا حسن زاده،
دوره ۳، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده

مقدمه: بیماری آلزایمر شایع‌ترین اختلال تحلیل برندۀ عصبی با شیوع یک هشتم یا حدود ده درصد از افراد مسن‌تر از ۶۵ سال است. برای رسیدن به القاء زوال پیشرونده و تحلیل عصبی، تزریق درون بطنی استرپتوزوسین، یک فاکتور دیابتوژنیک، انجام شد. از آنجایی که این مدل منجر به اختلالات رفتاری، اختلال انرژی و مصرف گلوکز شد، یک مدل مناسب برای آلزایمر است. کاهش توان سلول‌های بنیادی در ناحیۀ تحت بطنی، یکی از نواحی نوروژنیک مغز، در بیماری آلزایمر گزارش شده است. در این مطالعه، ما تأثیر تجویز درون بطنی استرپتوزوسین در تکثیر سلول بنیادی در ناحیۀ تحت بطنی را آزمایش کردیم. مواد و روش‌ها: ۳۰ سر موش صحرایی ویستار نر به ۳ گروه تقسیم بندی شدند، شامل: کنترل، شم و STZ. تزریق دارو (۳ میلی‌گرم/کیلوگرم -تزریق درون بطنی) در بطن‌های جانبی در روزهای ۱ و ۳ بعد از بهبودی از عمل جراحی انجام شد. سرانجام، بعد از کشت سلول ناحیۀ تحت بطنی، تکثیر سلول توسط سنجش شاخص‌های ریخت شناسی، تعداد و قطر نوروسفرها اندازه‌گیری شد. یافته‌ها: مطالعۀ ما نشان داد که تکثیر شاخص­ها از قبیل قطر و تعداد نوروسفرها، در گروه درمان در مقایسه با گروه­های کنترل و شم به طور معنی­داری کاهش داشت. نتیجه­گیری: اطلاعات ما نشان داد که استفاده از استرپتوزوسین تکثیر سلول­های بنیادی در ناحیۀ تحت بطنی مغز را کاهش می‌دهد.


فاطمه علی پور، مریم برهانی حقیقی، هدی پسند مژده،
دوره ۴، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۵ )
چکیده

مقدمه: بیماری آلزایمر دلیل متداول‌ترین زوال عقل در جمعیت سالخورده است. آلزایمر یک اختلال دایمی و پیشروندۀ مغز است که به‌تدریج حافظه و مهارت‌های صحبت کردن را تخریب می‌کند و در نهایت منجر به ناتوانی انجام دادن مهارت‌های آسان می‌گردد. در این بیماری سلول‌های مغز به‌تدریج تخریب شده و در نتیجه، بیماران از فراموشی رنج می‌برند. درمان قطعی برای آلزایمر هنوز یافت نشده است و تلاش‌های بسیاری برای کشف درمان‌های جدید و مؤثر انجام شده است. سلول‌های بنیادی سلول‌های تمایز نیافته‌ای هستند که دارای توانایی تمایز به بسیاری از انواع سلول‌های مختلف هستند. مطالعات متعدد نشان داد که نورون‌ها و سلول‌های گلیال به طور موفقیت‌آمیزی از سلول‌های بنیادی مختلفی از جمله: سلول‌های بنیادی عصبی، جنینی و مزانشیمی تمایز یافتند. سلول درمانی یکی از راهبردهای درمانی بالقوۀ جدید برای درمان آلزایمر است. نتیجه‌گیری: درمان موفق با سلول بنیادی در مدل‌های حیوانی بیماری آلزایمر به یک رویکرد درمانی بالقوه در بیماران آلزایمری اشاره دارد.


هدی پسند مژده، فاطمه علی پور، مریم برهانی حقیقی،
دوره ۴، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده

مقدمه: بیماری آلزایمر با اختلالات ساختاری و عملکردی مغز انسان شرح داده شده است. پروتئین‌های آمیلوئیدی فیبریلاری در داخل نورون‌ها تحت عنوان کلافه‌های نوروفیبریلاری تجمع و رسوب پیدا کرده‌اند. این پروتئین‌ها همچنین در بخش خارج سلولی به‌عنوان پلاک‌های آمیلوئیدی تجمع یافته‌اند. این تغییرات با اختلال پیشرفته و از دست دادن سلول‌های عصبی که مسئول بارگذاری و مدیریت اطلاعات می‌باشند همراه بوده است. در نهایت بیماران آلزایمری از فقدان حافظه و توانایی‌های شناختی با تغییرات رفتاری شدید رنج می‌برند. جمعیت جهان در حال مسن‌تر شدن است، تخمین زده شده است ۳۵ میلیون نفر در سراسر جهان دارای زوال عقل بوده و پیش‌بینی می‌شود تا سال ۲۰۳۰ به ۶۵ میلیون نفر افزایش یابد. نتیجه‌گیری: در حال حاضر تشخیص قطعی بیماری آلزایمر در مراحل اولیه دشوار است. اگرچه تشخیص زود هنگام قطعی می‌تواند با نمونه‌برداری به دست آید، تشخیص احتمالی از طریق علایم بالینی حیاتی است. تعداد پیش‌بینی نشده‌ای از مردم در معرض خطر آلزایمر هستند. این امر نیاز به تلاش بیشتر برای پیدا کردن اقدامات پیشگیرانۀ درمانی مؤثر دارد. پیشرفت دانش ما در مکانیسم دقیق بیماری آلزایمر در طراحی این روش‌ها مهم است.


پرستو براتی دوم، مرضیه درویشی، خدیجه حیدربیگی،
دوره ۴، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده

مقدمه: عملکردهای شناختی، شامل پردازش افکار، حافظه و توجه است. نقص در یک یا تمام فعالیت­ های گفته شده ممکن است تغییرات رفتاری ایجاد کند که عموماً با عنوان اختلالات شناختی شناخته شده است. رایج­ ترین اختلالات شناختی بیماری آلزایمر و بیماری پارکینسون هستند. این بیماری­ ها علاوه بر تخریب شناختی رفتاری (حافظه، یادگیری و توجه) با ناتوانی حرکت، یک علامت شایع اختلال شناختی همراه هستند. این بیماری­ها با تغییرات بافتی بسیاری مانند پلاک­های حاوی پپتید آمیلوئید بتا خارج سلولی، پروتئین تائو، آستروگلیوزیس و میکروگلیای فعال همراه هستند .این تغییرات بافت­ شناسی با ناهنجاری­ های گیرنده ­ها به هم مرتبط هستند. اثر پاتولوژی در ساختارها و عملکردهای گیرنده­ های عصبی منجر به اختلال در تنظیم مسیرهای داخل سلولی و سیگنال­ های سلولی می­ گردد. نتیجه­ گیری: آبشار سیگنال داخل سلولی جریان یون کلسیم، تحریک پذیری غشاء و فعالسازی گیرنده­ های مختلف را تنظیم می­ کند. انتقال دهنده­ های عصبی نقش مهمی در تسهیل فرایندهای یادگیری و حافظه ایفاء می­ کنند. اختلال در این گیرنده­ ها ممکن است تغییرات شناختی ایجاد کند.


شیلر خالدی، شمس‌الدین احمدی،
دوره ۴، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده

مقدمه: بیماری آلزایمر به‌عنوان شایع‌ترین بیماری تحلیل برندۀ عصبی وابسته به سن، دو درصد از جمعیت‌های سالخوردۀ عمومی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. پلاک‌‌های آمیلوئیدی و کلاف‌های رشته‌ای داخل نورونی دو نشانۀ اصلی بیماری آلزایمر هستند که معمولاً با آنژیوپاتی آمیلوئید در مغز در ارتباط هستند. عدم تعادل بین تولید آمیلوئید بتا از پروتئین پیش‌ساز آمیلوئید و حذف آن از مغز عامل اصلی تجمع آمیلوئید بتا و بیماری‌زایی آن است. تجمعات داخل نورونی آمیلوئید بتا منجر به تخریب سیستم آندولیزوزومی -اتوفاژی و به دنبال آن تشکیل واکوئل‌های اتوفاژی و میتوکندری‌های آسیب دیده در نورون‌ها می‌شود. همچنین مطالعات نشان داده است که تداخل شدیدی بین آمیلوئید بتا و پروتئین‌های تائو وجود دارد. تجمعات آمیلوئید بتا در داخل و خارج نورون‌ها و تائو هایپرفسفریله داخل نورونی، ‌‌تحلیل خارهای دندریتی و تخریب سیناپس را موجب می‌شوند که در نهایت منجر به از دست دادن حافظه در بیماران آلزایمری می‌گردد. پلاک‌های آمیلوئیدی در مراحل اولیۀ بیماری آلزایمر در قشر جدید و هیپوکامپ شناسایی می‌شوند با تغییر بیماری آلزایمر از مرحلۀ پیش بالینی به مرحلۀ بالینی، به سایر نواحی مغز گسترش می‌یابند. دیگر عوامل پاتولوژی مانند التهاب ایجاد شده با واسطۀ گلیا و مرگ نورون‌ها در بیماری آلزایمر منجر به کاهش در عملکرد‌های عصبی و در نتیجه اختلالات شناختی می‌شود. نتیجه‌گیری: درک بهتر مکانیسم‌های سلولی و مولکولی دخیل در بیماری آلزایمر و شناسایی نشانگر‌های زیستی حساس و اختصاصی می‌تواند نقش مهمی را در تشخیص اولیه، کنترل پیشرفت و درمان‌های مؤثر بیماری آلزایمر ایفاء نماید. در این مطالعه ما به بررسی جدیدترین یافته‌ها در مورد پاتوفیزیولوژی آمیلوئید بتا و پروتئین‌های تائو و نقش آن‌ها در بیماری‌زایی بیماری آلزایمر و همچنین اهمیّت آن‌ها به‌عنوان اهداف درمانی می‌پردازیم.


صدیقه قاسمی، سارا عبدالهی، هدی پسند مژده، مریم برهانی حقیقی،
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده

مقدمه: بیماری آلزایمر یک اختلال پیشروندۀ عملکرد مغز است که نورون‌ها را تخریب و از بین می‌برد و منجر به از دست دادن حافظه می‌شود. نشانگر انتخابی بیماری آلزایمر -۱ (سلادین -۱)، ژن و پروتئینی است که در مناطق خاصی از مغز بیماران آلزایمری دچار تنظیم کاهشی می‌شود. سلادین -۱ دارای خواص حفاظت نورونی است و فعالیت کاسپاز ۳ را به‌عنوان میانجی کلیدی آپوپتوز مهار می‌کند. سلادین -۱ یک پروتئین چند منظوره است و به طور مستقل از فعالیت مهارکنندگی کاسپاز ۳، به‌عنوان یک آنزیم بیوسنتزکنندۀ کلسترول عمل می‌کند. کلسترول تشکیل لیپیدرفت را افزایش می‌دهد و در غشاء سلول عصبی تولید بتا آمیلوئید را مهار می‌کند. اختلال هموستاز کلسترول در سلول‌های عصبی ممکن است حساسیت سلول‌ها به عوامل سمی را افزایش دهد. نتیجه‌گیری: مطالعات نشان داده است که سطح سلادین -۱ در طول تکامل مغز جهت جلوگیری از، از دست دادن سلول‌های پیش‌ساز عصبی افزایش می‌یابد. استروژن و هورمون‌های تیروئید بیان سلادین -۱ را تحریک می‌کنند. به نظر می‌رسد که سلادین -۱ به‌عنوان میانجی این هورمون‌‌ها عمل می‌کند. 


حسینعلی ساسان، آزاده ثمره غلامی، محمد هاشم‌آبادی،
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۷-۱۳۹۸ )
چکیده

مقدمه: بیماری آلزایمر یک اختلال مغزی پیش‌رونده است که به آرامی حافظه و قدرت تفکر را از بین برده و سرانجام توانایی انجام کارهای ساده را از فرد می‌گیرد. پلاک‌های آمیلوئیدی بتا و کلاف‌های رشته‌ای داخل نورونی دو نشانه مهم این بیماری هستند که توسط جهش در ژن‌های BACE۱, Tau و APP ایجاد می‌شوند. آن‌ها می‌توانند اهداف مهمی برای درمان بیماری آلزایمر باشند. مواد و روش‌ها: ۲۸ موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار با وزن ۲۴۰-۱۸۰ گرم به چهار گروه شامل کنترل، درمان با مورفین، درمان با ورزش و گروهی با هر دوی مورفین و ورزش تقسیم شدند. پس از استخراج بافت‌های هیپوکامپ و خالص‌سازی RNA از آن و ساخت cDNA،رReal Time PCR جهت بررسی تغییرات بیان ژن‌های BACE-۱ و APP انجام گرفت. یافته‌ها: داده‌ها نشان داد که بیان BACE۱ و APP طی درمان با مورفین و ورزش کاهش معنی‌داری داشت. نتیجه‌گیری: مطالعه حاضر نقش احتمالی مورفین و ورزش در درمان بیماری آلزایمر احتمالاً به دلیل کاهش تنظیم BACE۱ و APP را نشان می‌دهد.
سمن فولادی، دکتر علی اصغر صفایی،
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده

مقدمه: بیماری آلزایمر نوعی اختلال مغز است که به تدریج عملکرد شناختی و در نهایت توانایی انجام کارهای روزمره را دچار اختلال می‌کند. تشخیص زودهنگام این بیماری توجه بسیاری از پزشکان و محققان را به خود جلب کرده است و از روش‏ های مختلفی برای شناسایی آن در مراحل اولیه استفاده شده است. ارزیابی شبکه‏ های عصبی مصنوعی روشی کم هزینه و بدون اثرات جانبی است که برای تشخیص و پیش‏بینی بیماری آلزایمر در افراد دارای اختلال شناختی خفیف، بر پایۀ امواج الکتروانسفالوگرام استفاده می ‏شود. مواد و روش ‏ها: برای این مطالعۀ مروری نظام‌مند، کلمات کلیدی "آلزایمر"، "شبکه مصنوعی عصبی" و "EEG" در پایگاه داده های IEEE ، PubMed Central، Science Direct وGoogle Scholar، بین سال‌های ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۸ جستجو شدند. سپس برای ارزیابی منتقدانه و بر اساس بیشترین ارتباط با موضوع مورد مطالعه، انتخاب شدند. یافته‌ها: نتیجۀ جستجو در این پایگاه‏ های اطلاعاتی ۱۰۰ مقاله بود. به استثنای مقالات غیر مرتبط، فقط ۳۰ مقاله مورد مطالعه قرار گرفتند. در این مطالعه، انواع مختلفی از شبکه‏ های عصبی مصنوعی شرح داده شد، سپس، صحت طبقه‏ بندی به‏ دست آمده توسط این روش‌ها بررسی شد. نتایج نشان داده است که برخی از روش‌ها، علی‏رغم اینکه در تحقیقات کمتر مورد استفاده قرار می‏ گیرند یا شامل معماری ساده‌‌ای هستند، بالاترین صحت برای طبقه‌بندی را دارند. در بسیاری از مطالعات، شبکه‏ های عصبی مصنوعی در مقایسه با سایر روش ‏های طبقه بندی در نظر گرفته شده‌اند و نتایج برتری این روش‏ ها را نشان می‏ دهد. نتیجه‌گیری: از شبکه‏ های عصبی مصنوعی می‌توان به عنوان ابزاری برای تشخیص زودهنگام بیماری آلزایمر استفاده کرد. این شبکه‌ها را می‌توان از لحاظ صحت طبقه‌بندی، سرعت، معماری و کاربرد متداول، مورد بررسی قرار داد. برخی از شبکه‏ ها در طبقه‏ بندی و درک داده ‏ها دقیق هستند، اما کند هستند و یا به محیط‏ های سخت ‏افزاری/ نرم ‏افزاری خاصی نیاز دارند. بعضی دیگر از شبکه‌ها با داشتن معماری ساده، نسبت به شبکه‌های پیچیده بهتر عمل می‌کنند. علاوه براین، تغییر در معماری شبکه‏ های معمولی یا ترکیب آن ‏ها با سایر روش ‏ها، نتایج متفاوت قابل توجهی را به همراه داشت. افزایش صحت طبقه‌بندی این شبکه‌ها در تشخیص نقص شناختی خفیف، می‏ تواند به پیش‏ بینی مناسب بیماری آلزایمر کمک کند.
هومن بزرگی، حامد دربانیان،
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده

مقدمه: بیماری آلزایمر شایع‌ترین نوع زوال عقل دمانس در سالخوردگان محسوب می‌شود. اختلال حافظه معمولاً بتدریج ایجاد شده و پیشرفت می‌کند. آلزایمر نه تنها با کاهش غلظت استیل کولین مغزی، استرس اکسیداتیو و رسوب پروتئین بتا آمیلوئید همراه است، بلکه مطالعات جدیدتر نشان داده‌اند که نورودجنریشن ناشی از اختلال هومئوستاز کلسیم داخل سلولی نیز در پاتوفیزیولوژی بیماری دخیل می‌باشد. داروهای مسدود کنندۀ کانال کلسیمی اثرات سودمندی در مدل‌های مختلف اختلال حافظه نشان دادند. در اینجا ما اثر داروهای مسدود کنندۀ کانال کلسیمی بویژه نوع N را‌ به‌عنوان جدیدترین داروهایی از گروه بلاکر‌های کانال کلسیمی که بر اختلالات حافظه در مدل‌های حیوانی اثر بخش بوده‌اند، مرور و بحث می‌کنیم. بر خلاف کانال‌های کلسیمی نوع L، که علاوه بر سلول‌های عصبی در ارگان‌های دیگر نیز حضور دارند، کانال‌های کلسیمی نوع N به طور عمده در نورون‏ها قرار گرفته‌اند. مزیت عمدۀ بلاکر‌های کانال‌های کلسیمی نوع N نسبت به‌ سایر بلاکرهای کانال‌های کلسیمی عوارض جانبی کمتر آن‏ها می‏باشد. نتیجه‌گیری: هدف قرار دادن کانال‌های کلسیمی نوع N، ممکن است به راهکارهای درمانی جدید برای درمان آلزایمر کمک کند.

علی محمد خانی زاده، فریبا کریم زاده،
دوره ۹، شماره ۲ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده

مقدمه: ویروس SARS-CoV-۲ ، که به‌عنوان یک اپیدمی در سراسر جهان ظاهر شده است، با علائم سیستمیک مانند تب، سرفه، تنگی نفس و بدن درد همراه است. این ویروس از طریق مختلف به سیستم عصبی مرکزی وارد می‌شود و علائمی مانند سرگیجه، سردرد و کاهش هوشیاری، انسفالیت، دمیلینه شدن، نوروپاتی، سکته مغزی، تشنج و از دست دادن حافظه ایجاد می‌کند. آلوده شدن سیستم عصبی به ویژه هیپوکامپ به این ویروس، می‌تواند باعث اختلال در حافظه شود. از طرف دیگر، هیپوکسی ناشی از عفونت ریه ممکن است در ایجاد یا پیشرفت بیماری آلزایمر (AD) نقش داشته باشد. افزایش تولید بتا آمیلوئید و همچنین اتوفاژی به دنبال هیپوکسی موجب آسیب عصبی می‌شود. علاوه بر این، هیپوکسی مزمن به سبب افزایش بیان آنزیم بتا سکراتاز، بیان آنزیم‌های تجزیه‌کننده بتا آمیلوئید را کاهش می‌دهد. از سوی دیگر، سیتوکین‌های پیش التهابی محیطی تولید شده توسط میکروگلیا در افزایش سطح بتا آمیلوئید و هیپرفسفوریلاسیون تائو نقش دارند. سایر مکانیسم‌های احتمالی درگیر در بروز AD به دنبال عفونت ویروس SARS-CoV-۲، شامل اختلالات میتوکندریایی و افزایش استرس اکسیداتیو است که نقش مهمی در پاتوفیزیولوژی AD دارند. استرس اکسیداتیو با کاهش فعالیت آلفا سکرتاز باعث افزایش تولید بتا آمیلوئید می‌شود. نتیجه‌گیری: ویروس SARS-CoV-۲ ممکن است با ورود مستقیم به سیستم عصبی مرکزی و آسیب رساندن به مناطق حیاتی ذخیره‌کننده حافظه، یا عواقب ناشی از هیپوکسی مزمن، استرس اکسیداتیو یا افزایش تولید سیتوکین‌های پیش التهابی محیطی موجب تشدید علائم AD شود.
الیاس مزروعی، مهدی آذرنوش، مجید قشونی، محمدمهدی خلیل زاده،
دوره ۱۰، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۴۰۰ )
چکیده

مقدمه: هدف اصلی این مطالعه ارائه روشی برای تشخیص زودهنگام بیماری آلزایمر است. این بیماری با از بین بردن سلول های عصبی در سیستم عصبی و کاهش ارتباطات و فعل و انفعالات عصبی، عملکرد حافظه را کاهش می‏دهد. مواد و روش‌ها: سطح این بیماری باید با توجه به ارتباط این بیماری با ویژگی‌های مختلف در سیگنال مغزی و تصاویر پزشکی تشخیص داده می‌شود. ابتدا با پیش پردازش مناسب، خواص غیر خطی مانند نمودار فاز، بعد همبستگی، آنتروپی و نمای لیاپانوف استخراج شده و جهت طبقه‌بندی از شبکه عصبی المن استفاده شده است. سپس صحت عملکرد شبکه عصبی المن با شبکه عصبی کانالوشنی مقایسه شده است. استفاده از روش‌های یادگیری عمیق از جمله شبکه عصبی کانالوشنی، می‌تواند نتایج مناسب‌تر و دقیق‌تری در میان سایر روش‌های طبقه‌بندی داشته باشد. یافته‌ها: در حالت استفاده از دو شبکه CNN و یک شبکه MLP صحت نتایج در افراد سالم ۹۸ درصد و در افراد بیمار خفیف ۹۷/۷ درصد و در افراد بیمار شدید ۹۷/۵ درصد بدست آمده است. در حالت استفاده از یک شبکه CNN با ترکیب ویژگی‌ها سیگنال مغزی و تصاویر پزشکی در حالت تحریک صحت نتایج در افراد سالم ۹۵ درصد و در بیماران خفیف ۹۲/۵ درصد و در بیماران شدید ۹۷/۵ درصد می‌باشد، در حالت یادآوری صحت نتایج در افراد سالم ۷۵ درصد و در بیماران خفیف ۷۲/۵ درصد و در بیماران شدید ۸۷/۵ درصد است. صحت نتایج در شبکه عصبی Elman با ترکیب ویژگی‌های سیگنال مغزی و تصاویر پزشکی ۹۴/۴ درصد و در حالت بدون ترکیب ویژگی‌ها، صحت نتایج ۹۲/۲ درصد شده است. نتیجه‌گیری: در بین روش‌های پردازشی ارائه شده جهت دسته‌بندی سه کلاس سالم، بیمار خفیف و بیمار شدید، روش ترکیب ویژگی‌های سیگنال مغزی و تصاویر پزشکی موجب افزایش صحت نتایج طبقه‌بندی کننده CNN و Elman شده است.

محمد شاهوردی شهرکی، زهرا سورانی، فاطمه بهداروند، مصطفی مدرس موسوی، صادق شیریان،
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( ۱-۱۴۰۱ )
چکیده

مقدمه: بیماری‌های نورودژنراتیو یا تحلیل برنده عصبی، گروهی از بیماری‌های عصبی همراه با آسیب به نورون نامیده می‌شوند که در بیشتر موراد درمان موثری برای آن وجود ندارد. تشخیص به موقع و دقیق بیماری‌های نورودژنراتیو اهمیت زیادی دارد. تشخیص نادرست یا دیرهنگام این بیماری‌ها می‌تواند منجر به درمان اشتباه و افزایش هزینه بیمار شود. از آنجایی که درمان بیماری‌های نورودژنراتیو باید در مراحل بدون علامت بیماری شروع شود، در سال‌های اخیر محققین تشویق به شناسایی بیومارکرهایی برای تشخیص زودهنگام بیماری‌های مختلف از جمله بیماری های نورودژنراتیو شده‌اند. این بیومارکرها شامل انواع ژنتیکی، مبتنی بر سیالات زیستی و مبتنی بر تصویربرداری هستند. جهش‌های ژنتیکی که باعث یک بیماری نورودژنراتیو خاص می‌شوند، بیومارکرهای ژنتیکی هستند که بیشترین کاربرد را دارند. DNA و RNA نیز با اشکال خانوادگی بیماری‌های نورودژنراتیو مرتبط است. بیومارکرهای مایع مغزی- نخاعی و خونی به‌طور گسترده برای بیماری‌های نورودژنراتیو استفاده می‌شوند. بیومارکرهای مبتنی بر تصویر برداری پبشرفت بسیاری داشته اند و به بیومارکرهای تشخیصی اولیه کمک بسیاری می‌کنند. نتیجه‌گیری: انتخاب چند بیوماکر مناسب با هم در توسعه دارو و آزمایش‌های بالینی برای بیماری‌های نورودژنراتیو به تشخیص به موقع و بررسی اثربخشی دارو در بیماری‌های نورودژنراتیو کمک می‌کند. این مقاله مروری بر انواع و کاربرد بیومارکرها در بیماری آلزایمر و بیماری پارکینسون تمرکز کرده است.


صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
۱
 

مجله علوم اعصاب شفای خاتم The Neuroscience Journal of Shefaye Khatam
Persian site map - English site map - Created in 0.08 seconds with 58 queries by YEKTAWEB 4710