گروه مهندسی پزشکی، دانشکده مهندسی برق، دانشگاه صنعتی سهند، تبریز، ایران ، ata.abbasi@sut.ac.ir
چکیده: (4988 مشاهده)
مقدمه: مطالعات نشان میدهد که تغییرات در مدت زمان متوسط خواب تأثیرات ناخوشایندی بر عملکردهای فیزیولوژی و شناختی افراد دارد. به عبارت دیگر ثبت و تحلیل سیگنالهای بیولوژیکی یکی از مطمئنترین روشها برای مطالعه پاسخهای احساسی هستند که شرکتکننده بهندرت قادر است آنها را به طور داوطلبانه جعل کند. تأثیرات خواب بر پارامترهای فیزیولوژیکی افراد در پاسخ به احساسات به اندازه کافی در نظر گرفته نشده است، این مطالعه تلاش کرده است یک سنجش جامع از روشهای تحلیل سیگنال، جهت آزمودن اختلافها در پارامترهای خودمختار شامل الکتروکاردیوگرام و هدایت الکتریکی پوست فراهم کند. مواد و روشها: سیگناهای خودمختار 47 دانشجو در هنگام تماشای تصاویر شاد و غمگین جمعآوری و تحلیل شد. برای این منظور، طیف وسیعی از ویژگیهای خطی و غیرخطی از سیگنالها استخراج گردید و تفاوت میان دو گروه با استفاده از آزمون ناپارامتری من ویتنی مورد ارزیابی قرار گرفت. یافتهها: 22 نفر از شرکتکنندهها خواب طبیعی داشتند (میانگین سن 67/1 ± 32/21 سال) در حالی که 25 نفر از افراد خواب ناکافی (میانگین سن 64/1 ± 88/21 سال) داشتند. نتایج مطالعه حاضر نشان میدهد که پاسخهای فیزیولوژیکی به تحریکات احساسی به طول مدت خواب بستگی دارد. بالاترین درصد تفکیک به ویژگیهای غیرخطی سیگنال GSR در پاسخ به تصاویر غمگین اختصاص دارد. از این میان شاخصهای پوانکاره تفاوت معنیداری را میان دو گروه نشان داد. نتایج تحلیل خطی نیز بیانگر عملکرد بهتر سیگنال GSR در نشان دادن تفاوت میان پاسخهای احساسی دو گروه با مقدار متفاوت خواب بوده است. نتیجهگیری: یک ارتباط معنیداری میان میزان خواب و رفتار احساسی شرکتکنندهها وجود دارد. تحلیل پارامترهای خودمختار ما را قادر به بررسی این رابطه میسازد. اگرچه نتایج به نوع تحریک و روششناسی مورد استفاده برای تحلیل دادهها بستگی دارد.