۴ نتیجه برای اختلال شخصیت مرزی
زهره خسروی، پروین رحمتینژاد، اعظم فرح بیجاری،
دوره ۳، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه: به دلیل شباهت بالای نشانهها و مشخصات بالینی بین اختلالات طیف شخصیت مرزی و دوقطبی بهویژه اختلال دوقطبی -II، برخی از محققان اختلال شخصیت مرزی را با طیف دوقطبی طبقهبندی نمودهاند و برای هر دو اختلال سببشناسی مشترکی را در نظر گرفتهاند. در مطالعه حاضر بهمنظور ارزیابی این فرضیه، رابطه صمیمی و تجربۀ خشم در اختلالات شخصیت مرزی و دوقطبی -II مقایسه شده است. مواد و روشها: نمونه شامل ۲۷ بیمار اختلال شخصیت مرزی و ۳۱ بیمار اختلال دوقطبی -II است که به بخش روانپزشکی بیمارستان کامکار -عربنیا در قم، ایران ارجاع شده بودند که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. آنها به پرسشنامۀ کیفیت رابطه و خشم چند بعدی پاسخ دادند. میانگین متغیرها در دو گروه با استفاده از آزمون تی مستقل مقایسه شد. یافتهها: نتایج آزمون تی مستقل نشان داد که تفاوت معنیداری بین دو گروه در کیفیت رابطه صمیمی و تجربۀ خشم وجود ندارد. با این حال، بیماران مبتلا به اختلال مرزی و اختلال دوقطبی -II تفاوت قابلتوجهی در زیرمقیاس تعارض پرسشنامۀ کیفیت رابطه و زیرمقیاس خشمانگیختگی خشم چند بعدی داشتند. در مقایسه با بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی -II، بیماران مبتلا به اختلال مرزی نمرات بیشتری در هر دو زیرمقیاس به دست آوردند. نتیجهگیری: عدم وجود تفاوت معنیدار بین کیفیت رابطه صمیمی و تجربۀ خشم در گروههای مبتلا به اختلال مرزی و اختلال دوقطبی -II ممکن است به صحت این فرضیه که اختلال مرزی متعلق به طیف دوقطبی است، اشاره کنند و هر دو اختلال ممکن است سببشناسی مشترکی داشته باشند.
ساناز عینی، محمد نریمانی،
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۴-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: قدرت ایگو و مکانیسمهای دفاعی مفاهیم کلیدی در رویکردهای روانتحلیلی هستند که در سببشناسی اختلال شخصیت مرزی حائز اهمیت میباشند. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر ذهنیسازی بر قدرت ایگو و مکانیسمهای دفاعی افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی انجام شد. مواد و روشها: این یک پژوهش تجربی بوده و از طرح پیشآزمون -پسآزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری استفاده شد. نمونه پژوهش شامل ۳۰ مرد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی بود که به صورت نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. درمان مبتنی بر ذهنیسازی برای گروه آزمایش اجرا شد. در سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای روانشناختی قدرت ایگو طراحی شده توسط مارکستروم و همکاران و سبکهای دفاعی هدفمند اندرز و همکاران استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر ذهنیسازی بهشدت در بهبود قدرت ایگو و مکانیسمهای دفاعی افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی مؤثر بوده است. نتیجهگیری: درمان مبتنی بر ذهنیسازی راهبردی مناسب برای بهبود قدرت ایگو و کاهش مکانیسمهای دفاعی نوروتیک و رشد نایافته افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی است و میتوان از آن بهعنوان یک شیوه مداخلهای مؤثر استفاده کرد.
سجاد بشرپور، نسیم ذکیبخش محمدی، محمد نریمانی، مسلم کرد،
دوره ۸، شماره ۲ - ( ۱-۱۳۹۹ )
چکیده
مقدمه: شیوع اختلال شخصیت مرزی نسبت به سایر انواع اختلالات شخصیت بیشتر است. نشان داده شده است که برخی نقایص عصبشناختی در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی از قبیل نقص در بازداری شناختی و رفتارهای خودآسیبرسان وجود دارد، ولی مطالعاتی با هدف مداخله در این نقایص کمتر انجام شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش حافظه کاری هیجانی بر عدم تقارن EEG در باند بتا در بین دو نیمکره مغزی افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی بود. مواد و روشها: روش پژوهش حاضر از نوع آزمایشی و طرح آن پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. تمامی دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی با اختلال شخصیت مرزی در سال تحصیلی ۹۶-۹۷ جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند. ۴۰ نفر از آنها به روش غربالگری با استفاده از مقیاس اختلال شخصیت مرزی و مصاحبه بالینی ساختاریافته SCID-II انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. گروه آزمایش ۱۰ جلسه مداخله آموزش حافظه کاری هیجانی دریافت کردند ولی برای گروه کنترل هیچ مداخلهای ارائه نشد. برای ثبت فعالیت الکتریکی مغز از مناطق لوب پیشانی (Fp۱, Fp۲, F۳, F۴, F۷, F۸) از دستگاه EEG استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد که میانگین نمرات عدم تقارن بتا بین دو نیمکره راست و چپ برای آزمودنیهای گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در مرحله پسآزمون افزایش یافته است. آموزش حافظه کاری هیجانی میتواند باعث افزایش عدم تقارن بتا در بین دو نیمکره شود. این روش مداخله میتواند با افزایش موج بتا در نیمکره چپ نسبت به نیمکره راست عدم تقارن بتا را افزایش دهد. نتیجهگیری: آموزش حافظه کاری هیجانی میتواند محور اصلی بهبود عدم تقارن بتا دو نیمکره مغزی افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی باشد.
محمود پیری، علی حسینائی، جوانشیر اسدی، کاظم شریعت نیا،
دوره ۸، شماره ۴ - ( ۷-۱۳۹۹ )
چکیده
مقدمه: اختلالات شخصیت یکی از مهمترین عوامل گرایش به سوء مصرف مواد است که برای درمان افراد معتاد بسیار مهم است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی رواندرمانی گروهی مبتنی بر طرحوارهدرمانی گروهی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر علایم اختلال شخصیت مرزی مبتلایان به سوء مصرف مواد مخدر انجام شد. مواد و روشها: این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی با گروههای پیشآزمون -پسآزمون، پیگیری و کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه معتادان مقیم در دو کمپ ترک اعتیاد شهر گنبدکاووس، ایران در نیمه اول سال ۱۳۹۷ بود که از میان آنها نمونهای به حجم ۳۰ نفر به شیوه در دسترس انتخاب شد که به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل تقسیم شدند. ابزار گردآوردی دادهها پرسشنامه بالینی چند محوری میلون ۳ بود. گروه آزمایش اول، مداخله طرحوارهدرمانی و گروه آزمایش دوم، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را در ۱۲ جلسه ۹۰ دقیقهای دریافت کردند و گروه کنترل هیچ نوع مداخلهای دریافت نکردند. آزمون پیگیری نیز پس از گذشت یک ماه از پسآزمون صورت گرفت. یافتهها: دادهها نشان داد که هر دو مداخله درمانی در کاهش علایم اختلال شخصیت مرزی مؤثر واقع شدند در حالی که گروه کنترل تغییر معنیداری نداشت. همچنین بین اثربخشی طرحوارهدرمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در پایان درمان و پس از پیگیری یک ماهه تفاوت معنیداری وجود داشت. طرحوارهدرمانی در کاهش علایم اختلال شخصیت مرزی در مقایسه با گروههای دیگر مؤثرتر بود. نتیجهگیری: نتایج این مطالعه میتواند الهامبخش متخصصان حوزه ترک اعتیاد در استفاده از روشهای رواندرمانی مذکور در درمان اختلال شخصیت مرزی افراد دارای سوء مصرف مواد و بهبود توانمندی روانشناختی آنها در ترک موفق و پیشگیری از عود آنها باشد.