مقدمه: هدف اصلی این پژوهش بررسی و آنالیز تغییرات باندهای فرکانسی مختلف سیگنالهای مغزی در بین دو گروه حافظین و غیرحافظین قرآن است. این تحقیق بر اجرای آزمونهای حافظه دیداری با استفاده از نرمافزار کنتب با تاکید بر انتخاب کانالهای ویژگی بهینه و استفاده از طبقهبندی کنندههای مختلف تمرکز دارد. مواد و روشها: ابتدا سیگنالهای مغزی از ۱۵ حافظ قرآن و ۱۵ غیرحافظ قرآن در طول اجرای آزمونهای تطبیق تاخیری با نمونه، یادگیری جفتهای متداعی و حافظه تشخیص فضایی، آزمون حافظه تصویری نرمافزار کنتب ثبت شد. بهدنبال پیشپردازش مناسب، ویژگیهای غیرخطی مانند مشخصه لیاپانوف، بعد همبستگی، آنتروپی و پارامترهای تحلیل نوسانات روندزدایی شده استخراج شد، انتخاب کانالهای مربوطه با استفاده از روشهای آزمون t، الگوریتم ژنتیک، جستجوی مستقیم ترتیبی انجام شد، طبقهبندی کنندهها شامل استفاده از پرسپترون چندلایه، ماشینبردار پشتیبان و الگوریتمهای ساده بیز بودند. یافتهها: کانالهای بهینه انتخاب شده عمدتا نواحی پیشانی، پسسری و اکسیپیتال مرتبط با شبکه توجه و حافظه دیداری حافظه قرآن بود، در بیشتر موارد میانگین توان مولفههای فرکانس پایین در سیگنالهای مغزی در حافظان قرآن بیشتر از غیرحافظان بود. شبکه عصبی پرسپترون چند لایه با استفاده از کانالهای بیهنه انتخاب شده به کمک روش الگوریتم ژنتیک بین دو گروه حافظان و غیرحافظان قرآن دارای بالاترین صحت با درصد ۹۴/۷۹ میباشد. نتیجهگیری: تجزیه و تحلیل دادههای مغزی نشان داد که نسبت توان مولفههای فرکانس پایین به بالا و نسبت توان باندهای تتا به بتا نشان دهنده افزایش آرامش و صبر در بین دو گروه حافظان و غیرحافظان در طول دوره بازیابی حافظه تصویری است، این افزایش تمرکز و توجه، منجر به درصد پاسخهای صحیح و افزایش زمان واکنش در گروه حافظین در حین اجرای حافظه تصویری با استفاده از نرمافزار کنتب شد، در روش شبکه عصبی پرسپترون چندلایه با استفاده از ویژگیهای انتخاب شده توسط روش الگوریتم ژنتیک، بهویژه آنتروپی نمونه و تقریبی در باندهای فرعی A۵ و D در نواحی اکسیپیتال، پسسری و مرکزی به درصد صحت بالاتری در حین اجرای آزمون DMS دست یافتیم.