[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
اصول اخلاقی::
ثبت نام و اشتراک::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
::
نمایه شده در
    
    
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
Copyright Policies

AWT IMAGE

AWT IMAGE

..
Open Access Policy

نحوه دسترسی به تمام مقالات مجله بصورت زیر است:

Creative Commons License
..
ثبت شده در

AWT IMAGE

AWT IMAGE

..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
۴ نتیجه برای زمان پاسخ

فاطمه فلاح، رضا ابراهیم‌پور،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۱-۱۳۹۷ )
چکیده

مقدمه: دستگاه بینایی انسان قادر است اطلاعات مربوط به اشیایی که در تصاویر طبیعی وجود دارند را با سرعت و کارایی بازشناسی کند. در این فرایند بازشناسی، یک شی قابلیت قرار گرفتن در سطوح مختلف انتزاع (مافوق، بنیادی و مادون) در یک ساختار سلسله مراتبی را دارا می‌باشد. اگرچه مشخص نیست که آیا سؤال‌های مختلف در سطوح دسته‌بندی اشیاء برای محرک‌های یکسان، پاسخ‌های فعالسازی مختلفی را در مغز ایجاد می‌کنند یا خیر. مواد و روش‌ها: به‌منظور بررسی رابطه بین عملکرد مغز و رفتار انسان، سه مطالعه آزمایشی رفتاری به کمک جعبه ابزار روان –فیزیک متلب R۲۰۱۵a طراحی شده است. در طی این آزمایشات، از افراد شرکت کننده خواسته شد تصاویر جاندار، چهره و چهره حیوان را به ترتیب به‌عنوان تصاویر هدف با توجه به سطوح مافوق، بنیادی و مادون گزارش کنند. آزمایش‌ها شامل ۷ بلوک ۹۶ مرحله‌ای در سطح مافوق (۴ بلوک)، بنیادی (۲ بلوک) و مادون (۱ بلوک) است. در مجموع هر شرکت‌کننده ۶۷۲ مرحله را انجام داد. یافته‌ها: ما مشاهده کردیم که مدت زمان پاسخ افراد شرکت‌کننده به ازای تصاویر یکسان بر خلاف مطالعات قبلی در سطوح مختلف با هم متمایز شده است. به این معنی که تصاویر در سطح مافوق در بخش‌های اولیه زمان پاسخ مشاهده می‌شوند در حالی که در سطوح بنیادی و مادون زمان واکنش نسبتاً دیرتر خواهد بود. در تمام سطوح، تنها ۴۸ تصویر از مجموعه تصاویر هدف (چهره حیوان) مورد ارزیابی قرار گرفتند. این تصاویر به صورت تصادفی با تصاویر دیگر هدف مخلوط شدند. نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد که سطح مافوق از دو سطح دیگر به خوبی تفکیک شده است. به عبارت دیگر این سطح برای فرایند بازشناسی اشیاء به اطلاعات کلی‌تری نسبت به سطوح دیگر نیاز دارد. این یافته‌ها پیشنهاد می‌دهد که دسته‌بندی اشیاء در سطوح مختلف در سه مدار نورونی مجزا انجام می‌شوند. علاوه بر این، این نتایج نشان می‌دهند که برخی سیگنال‌های بالا به پایینی وجود دارند که مسیر پردازش اطلاعات را متناسب با سؤالات تغییر می‌دهند.
 

شیرین وفایی، رضا ابراهیم پور، سجاد ذباح،
دوره ۸، شماره ۴ - ( ۷-۱۳۹۹ )
چکیده

مقدمه: تصمیم‌های اساسی انسان شامل چندین مرحله از تصمیم‌های متوالی است. در این‌گونه تصمیمات چندمرحله‌ای، به‌منظور جلوگیری از ایجاد وقفه در توالی تصمیمات، امکان درخواست گزارش قطعیت بین مراحل وجود ندارد. نیاز است که قطعیت تصمیم تخمین زده شود. چالش‌های موجود در به‌کارگیری داده‌های رفتاری برای تخمین قطعیت، استفاده از نوع داده‌های دیگری را مهم‌تر کرده است. از آنجا که داده‌های چشمی با فرایند تصمیم در ارتباطند، این پژوهش به بررسی چگونگی رفتار اطلاعات غیرارادی در بستر تصمیمات چندمرحله‌ای پرداخت. اندازه مردمک به‌عنوان یک منبع ارزشمند برای تخمین قطعیت تصمیم استفاده شد. مواد و روش‌ها: یک آزمایش روان‌فیزیک دو مرحله‌ای طراحی شد. در این آزمایش شرکت‌کننده‌ها در مورد جهت حرکت نقاط در دو محرک متوالی (راست یا چپ برای مرحله اول و بالا یا پایین برای مرحله دوم) تصمیم‌گیری می‌کردند. هنگامی که شرکت‌کننده‌ها جهت درست هر دو محرک را گزارش ‌کردند در یک آزمایه بازخورد درست دریافت کردند. در طول آزمایش داده‌های حرکت چشمی شرکت‌کنندگان توسط یک دستگاه ردیاب چشمی ثبت گردید. یافته‌ها: زمان بیشینه شدن قطر مردمک و اندازه قطر مردمک در لحظه پاسخ به ‌صورت معنی‌داری با قطعیت تصمیم در ارتباطند. ‌علاوه بر این نتایج نشان داد که اندازه مردمک چشم در تصمیم فعلی بر اساس قطعیت تصمیم قبلی تغییر خواهد کرد. نتیجه‌گیری: این پژوهش مشخص می‌کند که در تصمیمات چند مرحله‌ای، قطعیت تصمیم در داده‌های غیرارادی چشمی نیز مشهود است که می‌تواند بازتاب استراتژی فرد تحت شرایط پیچیده باشد. به‌علاوه تصمیم قبلی به‌ صورت معنی‌داری می‌تواند رفتارهای ارادی و غیرارادی را به طریق مشابه تغییر دهد.
 
مریم رفیعی، عذرا جهانی تابش، رضا ابراهیم پور،
دوره ۹، شماره ۴ - ( ۷-۱۴۰۰ )
چکیده

مقدمه: در زندگی روزمره با اطلاعات و یا محرک‌های متفاوتی مواجه هستیم که ترکیب این محرک‌ها و کیفیت ارائۀ آن‌ها می‌تواند ادراک و تصمیم‌گیری ما را تحت تأثیر قرار دهد. با وجود اهمیت این محرک‌ها در تصمیمات و قضاوت‌های ما، هنوز واضح نیست که خصوصیات آن‌ها چه تأثیری بر فرایند تصمیم‌گیری دارد. برای مثال، مشخص نیست آیا فاصلۀ زمانی بین اطلاعاتی که دریافت می‌کنیم می‌تواند دقت و سرعت تصمیم‌گیری را تغییر دهد. مطالعۀ حاضر با هدف بررسی تأثیر فاصلۀ زمانی بین دو محرک دیداری متفاوت در تصمیم‌گیری ادراکی صورت گرفت. مواد و روش‌ها: استفاده از روش‌های روان‌فیزیک، امکان اندازه‌گیری پاسخ افراد به محرک‌های ادراکی و مقایسۀ آن‌ها را برای ما به‌وجود آورد. آزمون حرکت نقاط تصادفی به‌عنوان محرک دیداری اولیه و یک علامت گرافیکی به‌عنوان محرک دیداری دوم، با فواصل زمانی متفاوت به شرکت‌کنندگان نمایش داده می‌شد و سپس دقت تصمیم‌گیری شرکت‌کنندگان و زمان پاسخ‌دهی آن‌ها به هر یک از دو محرک، ثبت و تحلیل ‌شد. یافته‌ها: این مطالعه نشان داد دقت تصمیم در مورد جهت حرکت نقاط تصادفی (محرک اولیه)، تحت تأثیر فاصلۀ زمانی بین ارائۀ دو محرک قرار نمی‌گیرد؛ اما دقت پاسخ به علامت گرافیکی (محرک دیداری دوم)، در فواصل زمانی طولانی بین دو محرک کاسته می‌شود. نکتۀ جالب توجه آن‌که اگر دو محرک به‌طور همزمان ارائه شوند، تصمیم در مورد هر یک از این محرک‌ها از دقت قابل قبولی برخوردار خواهد بود؛ اما سرعت فرایند تصمیم کندتر از زمانی خواهد شد که بین دو محرک، فاصلۀ زمانی وجود داشته باشد. نتیجه‌گیری: هرچند سامانۀ بینایی انسان قادر به تفکیک محرک‌های دیداری است که با فاصلۀ کمی از یکدیگر نمایش داده می‌شوند؛ اما در ازای تشخیص درست این محرک‌ها، ممکن است سرعت اخذ تصمیم کاهش یابد.
کیمیا دارپرنیان، زهرا عزیزی، رضا ابراهیم پور،
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( ۷-۱۴۰۱ )
چکیده

مقدمه: الزام به تصمیم‌گیری تنها با شواهدی محدود و بعضا ناکافی یکی از چالش‌هایی است که ناگزیر از مواجهه با آن هستیم. در مطالعات پیشین تاثیر میزان شواهد در میزان عملکرد، قطعیت و زمان پاسخ بررسی شده است. اما این سوال که با شواهد ناکافی، چه عواملی منجر به اخذ تصمیم می‌شود، در هاله‌ای از ابهام است. این پژوهش با کمک آزمایش نقاط متحرک تصادفی و استفاده از مدل‌سازی رفتاری، سعی در پاسخ‌دهی به آن دارد. مواد و روش‌ها: آزمایش روان- فیزیک نقاط متحرک تصادفی طراحی شد و از ۱۰ شرکت‌کننده خواسته شد پس از مشاهده‌ی حرکت نقاط، جهت حرکت و میزان قطعیت خود را اعلام نمایند. در این آزمایش مدت‌زمان نمایش محرک متغیر بوده و در هر آزمایه به‌طور تصادفی یکی از شش مدت‌زمان تعیین‌شده (از ۸۰ تا ۷۲۰ میلی‌ثانیه) را داشته است. با متغیر بودن زمان نمایش محرک، شرکت‌کنندگان در معرض شواهد کافی و ناکافی جهت تصمیم‌گیری قرار گرفتند. نتایج داده‌های رفتاری شرکت‌کنندگان با توابع روان‌سنجی مورد بررسی قرار گرفته و با استفاده از مدل رانش- انتشار رفتار شرکت‌کنندگان، مدل‌سازی شد. یافته‌ها: داده‌های رفتاری ما نشان می‌دهد که مدت‌زمان نمایش محرک، تاثیر معنی‌داری در افزایش میزان دقت و قطعیت و همچنین در کاهش زمان پاسخ‌گویی دارد. نتایج مدل‌سازی رفتاری نیز نشان داد که مؤلفه‌های تصمیم (آستانه تصمیم، نرخ رانش، و مولفه غیر تصمیم) تحت تأثیر تغییر مدت‌زمان نمایش محرک هستند و آستانه تصمیم به‌طور قابل‌توجهی تحت تأثیر قرار می‌گیرد. آستانه تصمیم با افزایش مدت‌زمان نمایش محرک به‌طور معنی‌داری افزایش می‌یابد. نتیجه‌گیری: پژوهش‌های ما، این فرضیه که مغز هنگام تصمیم‌گیری بر مبنای شواهد ناکافی، آستانه تصمیم را تغییر داده و با شرایط سازگار می‌شود را تقویت می‌کند.

صفحه 1 از 1     

مجله علوم اعصاب شفای خاتم The Neuroscience Journal of Shefaye Khatam
Persian site map - English site map - Created in 0.07 seconds with 42 queries by YEKTAWEB 4714